تفکر انتقادی
تفکر انتقادی:
من شک میکنم، پس هستم
هدف از نگارش این مقاله:
بزرگترین تفاوت انسانها با سایر موجودات تفکر انتقادی است،. در این مقاله قصد داریم راهکارهایی را ارائه دهیم که این تفاوت بارزتر شود.
یک تحقیق جالب در دانشگاه هاروارد:
اخیرا تحقیقی در دانشگاه هاروارد انجام شد که نشان میداد کاسکوها و خرگوشها بسیار باهوشتر از انسانها هستند. زرافه میتواند 10 بار سریعتر از انسانها پردازش ذهنی داشته باشد. گاوها با دیدن رنگ قرمز عصبانی میشوند، موشهای کور مادرزادی کور بدنیا میآیند و موشها سخت عاشق پنیر هستند، خرگوشها سخت عاشق هویج هستند. در فصل زمستان، خرسها به مدت سهماه به خواب زمستانی میروند. کوهان شتر پر از آب است و به همین دلیل میتواند چندین روز آب ننوشد و از کوهان خود تغذیه کند.
آیا شما با این تحقیق موافقید؟ اگر چنین است، شما تفکر انتقادی ندارید. چنین تحقیقی در دانشگاه هاروارد انجام نگرفته و این موارد نیز همگی اشتباه است. کاسکوها و خرگوشها به هیچوجه باهوشتر از انسانها نیستند، پردازش فکری زرافه بسیار ضعیفتر از انسانها است. گاوها دچار کوررنگی هستند و آنچه که آنها را عصبانی میکند، رنگ قرمز نیست بلکه حرکتهای سربع و تکراری است. موشهای کور نابینا نیستند فقط بینایی آنها ضعیف است. موشها عاشق چیزهای شیرین هستند و نه پنیر، مگر اینکه چیزی گیرشان نیاید که مجبور شوند پنیر بخورند، آنها فقط در کارتونها عاشق پنیر بودهاند. خرگوشها عاشق سبزیجات و برگ صیفیجات هستند. در زمستان خرسها بدلیل کمبود غذا و انرژی، تحرک کمتری دارند اما به خواب زمستانی سهماهه نمیروند. در کوهان شتر فقط چربی وجود دارد.
آموزش پرورش و تفکر انتقادی:
یکی از علل فقدان تفکر انتقادی سیستم آموزشی کشورهاست، سیستمی که میگوید هر آنچه که من میگویم بخوان و حفظ کن و آنرا به من پس بده تا من نیز به تو نمره و پاداش بدهم. این سیستم قدرت انتقاد را از ما گرفته است و باعث شده که سادهاندیش شویم. نظر آلفرد نورت وایتهد در خصوص آموزش و پرورش خواندنیست ” تعلیم شاگردان بیحاصل است، مگر اینکه کتابهایشان را گم کنند، جزواتشان را بسوزانند و نکات از بر شده برای امتحان را فراموش کنند”.
تفکر سفید، سیاه و خاکستری:
فکر سفید فقط برای بیان اطلاعات است. مثلا من چند وسیله را به شما نشان میدهم و نام آنها را به شما میگویم. شما به کمک فکر سفید یا خام خود نام آنها را متوجه میشوید. شاید یکی از دوستانم را به شما نشان دهم و بگویم او فرد خیری است، شما باز یک فکر سفید دارید یعنی یک دانش. افرادی که از فکر سفید زیاد استفاده میکنند فقط اطلاعات را میگیرند و سپس به بقیه منتقل میکنند، این افراد بدون اینکه متوجه باشند در حال شایع پراکنی هستند.
مثلا کافیست که به شخصی که فقط از فکر سفید استفاده میکند بگوییم که فلان شخص یک داروی گیاهی به افراد میدهد و هر کسی این دارو رو استفاده کند شفا میگیرد، او بدون هیچ تحقیقی این مطلب را به دوستان و اقوامش منتقل و آنها هم اگر فقط از فکر سفید خود استفاده کنند، اطلاعات دریافتی را بدون هیچ نقدی به سایرین منتقل میکنند.
در کشور ما خیلیها فقط از فکر سفید استفاده میکنند. نقطه مقابل فکر سفید، فکر سیاه است که خیلی بدبین است و به همه چیز سخت شکاک است و بدون دلیل موجه، اطلاعات و دانش جدید را رد میکند. فکر خاکستری مابین این دو است. اگر فقط فکر سفید داشته باشم، یک انسان سادهلوح خواهیم بود و اگر فقط فکر سیاه داشته باشیم، تبدیل به انسانی بدبین خواهیم شد. فکر خاکستری ابزار دارد و به کمک ابزارهای خود اطلاعات و دانش جدید را نقد و بررسی میکند و در نهایت تصمیم میگیرد که به دانش جدید اعتماد کند یا خیر.
یک مثال بزنم تا مطلب خوب جا بیفخت، فرض کنیم که من میخواهم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنم، به شما میگویم که اگر به من(سید جواد غفاری) رای بدهید آب و برق و گاز را رایگان و مالیات را حذف و ماهانه مبلغ یک میلیون تومان یارانه به هر ایرانی پرداخت خواهم کرد.
اگر شما فکر سفید داشته باشید، خواهید گفت چه عالی، حتما به غفاری رای میدهم، سید هم که هست لابد آدم خوبی است. اگر فکر سیاه داشته باشید پیش خودتان خواهید گفت که تماما حرفهایش دروغ است و من به غفاری رای نمیدهم. اگر فکر خاکستری داشته باشید، از من توضیح خواهید خواست، با سوالات زیاد به درستی و نادرستی شعارهایم پی خواهید برد و در نهایت تصمیم میگیرید که به من رای بدهید یا خیر.
بریم سر بحث اصلی
تفکر نقاد چیست:
یک فرآیند فکری فعال و منطقی و نظاممند شده است که به کمک آن میتوانیم صحت اطلاعات را مورد ارزیابی قرار دهیم، آنها را بپذیریم و یا رد کنیم. این نوع تفکر باعث میشود از انجماد فکری و عاطفهگرایی فاصله بگیریم. تفکر نقاد برای پذیرش اطلاعات، نیاز به دلیل دارد و به کمک پرسش، معنی کردن و تحلیل کردن صحت و عدمصحت اطلاعات را بررسی میکند.
لازمه تفکر نقاد “شککردن” است. شکگرایی با بدبینی متفاوت است. فرد بدبین حاضر نیست اطلاعات رو مورد ارزیابی قرارد دهد و فقط مخالفت میکند. شکگرایی میگوید چیزی را به سرعت باور و رد نکن، بلکه در ابتدا آنرا مورد بررسی قرار بده. این نوع شکگرایی، “شکگرایی” سالم است.
نقد کردن با انتقاد متفاوت است: فرد نقاد بدنبال نقاطقوت و ضعف است اما فرد منتقد صرفا بدنبال نقاطضعف است.
اهمیت تفکر انتقادی:
- تفکر انتقادی مسیری برای درست اندیشیدن است.
- بالابردن قدرت تاثیرگذاری بر عقاید و نظر دیگران
- مدیریت اطلاعات ورودی به ذهن
- پیشبینی خطاها و آیندهنگری
- تصحیح باورهای خود
- سپری در برابر فریب
اجزا تفکر انتقادی:
- تفکر فعال: فرد منفعل نیست و شروع به جمعآوری اطلاعات برای بررسی صحت اطلاعات جدید را دارد. مطالعه عمومی و گفتار درونی باعث تقویت تفکر فعال میشود.
- مطالعه عمومی: زمانیکه اطلاعات جدیدی را دریافت میکنیم، به کمک اطلاعات قبلی میتوانیم آنرا ارزیابی کنیم و یا با مطالعه منابع اطلاعاتی جدید، به صحت و سقم اطلاعات پی خواهیم برد. کتابهایی را بخوانید که مخالف ایدوئولوژی شما هستند.
- گفتار درونی: زمانیکه به شما پیشنهاد سرمایهگذاری با سود بالا میدهند، ممکن است دو واکنش متفاوت نشان دهید. واکنش اول، استقبال از طرح و سرمایهگذاری. واکنش دوم: در ذهن خود آنرا تجزیه و تحلیل میکنید. از کجا معلوم که حرفهاش درست باشه، چه دلیل و سندی برای حرفش داره.
- اطلاعات واقعی، اطلاعات غیرواقعی و نظر:
اطلاعات واقعی اطلاعاتی هستند که قبلا تجربه شدهاند و مشخص شده که درست هستند. مثلا ورزش باعث سلامتی و سیگار کشیدن باعث بیماریهای ریوی میشود.
اطلاعات غیرواقعی اطلاعاتی هستند که تجربه ثابت کرده که اشتباه هستند. مصرف مشروبات الکلی باعث سلامت معده میشود.
نظر، برداشت یک فرد در خصوص چیزی که ممکن است واقعی و یا غیرواقعی باشد.
ابزارهای تفکر نقاد:
- بررسی اعتبار یک موضوع با استفاده از سؤال کردن
- دقت در نتیجه گیری: برای نتیجهگیری بهتر باید تمام جوانب را خوب ارزیابی کرد.
- بررسی دقیق منابع اصلی افکار؛ عقاید و ارزیابی اعتبار آنها به کمک سوال
چهار منبع اصلی برای تولید افکار و باورها وجود دارد:
3.1. تجربه شخصی
3.2. شواهد حقیقی
3.3. کتاب ها و نشریات
3.4. مراجع قدرت نظیر والدین، آموزگاران، و…
چهار منبع فوق دلیل بسیاری از باورها و افکار است، حال آنها با طرح چند سوال به چالش میکشیم
به چالش کشیدن تجربه شخصی
- این تجربه در چه شرایطی روی داده است؟
- آیا امکان تحریف و اشتباه وجود داشته است؟
- آیا تبیین های دیگری نیز برای این تجربه وجود دارد؟
به چالش کشیدن حقایق
- چطور می توان این واقعیت را ثابت کرد؟
- آیا این حقیقت به نوع دیگری نیز قابل تفسیر است؟
به چالش کشیدن کتابها و نشریات
- آیا نویسندگان کتاب ها معتبر و قابل اعتماد هستند؟
- آیا مطالب کتاب توسط دیگر کتاب ها تأیید می شود؟
- نویسنده برای اثبات عقاید خود چه دلایلی ارائه کرده است؟
به چالش کشیدن مراجع قدرت
- آیا در این زمینه اطلاعات دارند؟
- آیا اطلاعات آنها کافی است؟
- آیا اطلاعات آنها قابل اعتماد است؟
- آیا تا به حال اطلاعات غلط داده اند؟
- آیا دیگران نیز با نظر آنها موافق اند؟
پذیرش اطلاعات صحیح:
در پایان اطلاعات صحیح را خواهیم پذیرفت
همیشه “شکگرایی سالم” را داشته باشید. به این مقاله نیز شک سالم داشته باشید.