6 درسی که از فن بیان اوباما در مذاکرات میآموزیم
در طول تاریخ آمریکا باراک اوباما در کنار سیاستمداران دیگری نظیر آبراهام لینکلن و نطق و فن بیانش، یکی از بهترین سخنرانان سیاسی بوده است که توانسته در هر سخنرانی بیش از دویست هزار نفر به صورت حضوری و میلیونها نفر در سطح جهان را با نمایش مهارت خود میخکوب کند. حتما میدانید که ادبیات سیاسی و سخنرانیهایی که با رنگ و بوی سیاست ارائه میشوند از دشوارترین و پیچیدهترین نطقهایی هستند که تسلط بالای گوینده را نسبت به متن، مخاطبان و شرایط حاکم بر سخنرانی میطلبند. در این بین فن بیان برخی از سیاستگرها بیشتر به چشم میخورد و فن بیان اوباما در مذاکرات نمونه مناسب و برتری میان آنها میباشد.
قبلا مروری بر متنهای سخنرانی اوباما داشتیم و واضح است که بخش عمده فن بیان مذاکرات او را همین متون تشکیل میدهند. با وجود برخی از نقدهایی که به سخنرانی اوباما وارد میشود به عنوان یک سخنران باید پذیرفت که تمام اموری که زیر ذرهبین نقادانه و موشکافانه دنیا قرار داشت توسط همین چارچوبهایی که او در شیوه سخنوری خود دنبال میکرد به سرانجام رسید.
با دانشگاه زندگی برای آشنایی با فنون بیان اوباما، چهل و چهارمین رئیس جمهور ایالت متحده آمریکا همراه باشید.
6 درسی که از فن بیان اوباما در مذاکرات میآموزیم
در ایالات متحده و سایر کشورهای جهان دیگر مشخص شده است که هر فرد صبحگاه و با خروج از منزل حداقل یک بار با فردی به عنوان مخاطب رو به رو میشود و با او گفتگو میپردازد. به جز این، تقریبا در هر روز در ایالات متحده آمریکا انواع و اقسام سخنرانیها برگزار میشود و حتی مجمعی در این کشور برای ارزیابی سخنرانی برتر ماه وجود دارد که چیزی مشابه سیستمهای امتیازدهی میباشد. وقتی که به ابتدا بسیاری از سخنرانیها گوش فرا میدهیم غالبا با کلماتی مواجه میشویم که خیلی ساده به خاطر سپرده نمیشوند و پس از مدت کوتاهی فراموش میشوند؛ اما متون سخنرانی اوباما در بخش مقدمه خیلی ساده و بیآلایشتر از سایر سخنرانیها تنظیم شدهاند. شاید فن بیان اوباما از پیچیدگیهای ظاهری فاصله گرفته باشد و بیش از آن به بطن ماجرا توجه شده باشد.
شناخت مخاطبان؛ اصلی مهم در فن بیان اوباما
شاید برای اوباما و سایر سیاستمداران به دام افتادن در سخنرانیهای سیاسی بسیار ساده باشد؛ کما این که معمولا یک سخنرانی سیاسی تا مدتها حاشیه به دنبال میآورد.
در فن بیان اوباما یک نکته مهم و ویژه احساس میشود: اوباما با مخاطبانش در اتاقهایشان، خانههایشان و یا با لحن یک سخنرانی در حضور پنجاه تا شصت نفر سخن میگوید؛ نه یک سخنرانی دویست هزار نفره!
اوباما خوب میدانسته که مخاطبانش چه کسانی بودهاند. در آن زمان و در بازه سالهای 2009 تا 2017 مهمترین مخاطبان اوباما سطوح و اقشار ضعیف جامعه و حتی فقیرترین فقرا جامعه بودند!
در بخشی از سخنرانی مردمی اوباما که به خوبی بیانگر شناخت مخاطبان توسط او میباشد میخوانیم:
“به تمام کسانی که ما را فراتر از مرزها مشاهده میکنند، کسانی که اطراف تلویزیون و رادیو ازدحام کردهاند و در گوشهای فراموششده از این دنیا هستند: بدانید که اگرچه هر یک از ما داستانهای جداگانه و منحصر به فردی داریم اما سرنوشت ما مشترک است و طلوع جدیدی در آمریکا در دست خواهد بود!”
ارائه نکات کلیدی در قالب داستان توسط اوباما
تاریخ طولانی احقاق حقوق شهروندی در آمریکا باعث و بانی انتخاب اوباما در سال 2009 بود. اوباما در یکی از سخنرانیهای مهمش با توجه به این موضوع به نکته خاصی اشاره کرد: خانم صد و شش سالهای که توسط مادری خدمتگذار و کارگر زاده شد و در جنبشهای احقاق حقوق شهروندی آمریکا یکی از نقاط برجسته و نقاط عطف تظاهرات به شمار میرفت…
در فن بیان اوباما به شکل خاص و دلنشینی به این موضوع اشاره شده که حس همدردی تمام مخاطبان را برمیانگیخت:
“او در نسل بردهداری به دنیا آمد؛ زمانی که هیچ خودرو و هواپیمایی در زمین و آسمان وجود نداشت. وقتی که کسی مثل او نمیتواند رای بدهد دو دلیل دارد: زن بودن و سیاهپوست بودن!”
نقاشی روی بوم ذهن مخاطبان توسط اوباما!
یکی دیگر از شگفتیهای فن بیان اوباما تلاش او برای ارتباط دادن کلمات به یک تصور ذهنی کامل در مخاطبان بود. به مثال زیر توجه کنید:
کمپین انتخاباتی ما از سالنهای انتخاباتی واشنگتن آغاز نشد و از حیاطها و اتاقهای نشمین شما سر گرفت. حتی اگر اینجا ایستاده باشیم میدانیم که آمریکاییهای شجاع زیادی در کویرهای کشورهای دیگر در حال تلاش هستند. تنها چیزی که از شما میخواهیم همراهیتان برای ساختن دوباره این ملت است.
شخصی کردن موضوع انتخابات توسط اوباما
فن بیان اوباما فقط به مسائل مملکتی خلاصه نمیشود. مثلا در یکی از سخنرانیهایش به سگ دو دخترش اشاره کرد که همواره با او وارد کاخ سفید میشود و این رفتار از دیدگاه جامعه حامی و علاقمند حیوانات آمریکا نکته مثبتی بود.
بازی نور و سایه در سخنرانیهای اوباما
اوباما هر لحنی را در فن بیان خود امتحان کرده است و تغییر حالاتی که به واسطه شوخطبعی، جدیت، صمیمت و مصمم بودن خود ایجاد میکرد مخاطبان را به سخنرانی وصل نگه میداشت؛ درست مثل نوری که باعث ایجاد سایه میشود و سایههایی به اشکال مختلف میسازد!