فرض کنید در حال صحبت کردن هستید و چند نفر به صورت ناگهانی، چه از دوستان و آشنایانتان و چه از افراد غریبه حاضر در مجلس یا سخنرانی، وسط حرف شما می پرند و رشته کلامتان را قطع می کند. در چنین مواقعی از او می خواهید که منتظر بماند و صحبت شما تمام شود؟ اصلا چنین ترفندی آن هم زمانی که طرف مقابل شما استاد یا رئیستان باشد شدنی است؟ حالا همین مشکل را از جانب خودتان بررسی می کنیم. یعنی تصور کنید این بار در جایگاه همان کسانی قرار دارید که هنگام حرف زدن بقیه مدام عاملی داخلی شما را به سمت قطع کردن حرف های دیگران یا وسط حرف دیگران پریدن وسوسه می کند. این جایگاه یعنی حالت دومی که بررسی کردیم یک تفاوت فاحش با حالت اول دارد و آن این است که خوشبختانه با چند ترفند ساده می توان عادت ناپسند قطع کردن حرف دیگران را ترک کرد یا حداقل آن را تا حدی پایین آورد!
همه کسانی که عادت دارند وسط حرف بقیه بپرند و تمرکز آن ها را با حرف های نابجا خود به هم بریزند بر خلاف تصور برخی انسان های محترم و آداب دانی هستند که هرگز قصد بی ادبی ندارند؛ بلکه فقط برای گفتن حرف هایشان بیش از حد حریص هستند و نمی توانند مکث کوتاهی تا بعد از تمام شدن حرف بقیه داشته باشند. اصلا موضوع حرف دیگران را هنگام صحبت کردنشان قطع کردن گاهی از حالت ارادی خارج می شود و ما گاهی ناخودآگاه این کار را بر خلاف میل خود انجام می دهیم. مثل موقعی که از ما سوال پرسیده می شود، جواب می دهیم و وقتی که مخاطب بعد از جواب دادن ما شروع به صحبت می کند تازه به خاطر می آوریم که بخشی از حرف هایمان ناکامل یا اشتباه بوده و در صدد اصلاح آن هستیم.
اگر شما هم همین عادت ناخوشایند را دارید خود را سرزنش نکنید و فرصت امروز را برای ترک عادت بد وسط حرف دیگران پریدن با ترفندهای زیر را از دست ندهید!
راهنمای ترک عادت وسط حرف دیگران پریدن
وسط حرف بقیه پریدن تقریبا مثل بالا رفتن از نردبان است؛ نردبانی که سعی داریم با بالا رفتن از آن نواقص خود را در مواقع مختلفی مثلا هنگام تپق زدن در سخنرانی، تلفظ اشتباه کلمات یا برای جبران عباراتی که به اشتباه به کار برده ایم ترمیم و از بین ببریم.
پریدن وسط حرف دیگران؛ از منظری دیگر
اگر فکر می کنید عادت وسط حرف دیگران پریدن آن قدرها هم که می گوییم زشت نیست یا این که ما این موضوع را تا این حد بزرگ کرده ایم بد نیست این بار از این منظر به قضیه نگاه کنید:
- چه احساسی دارید وقتی که همیشه از فراموش شدن متن کلمات یا عبارات حین صحبت کردن رنج می برید، با این حال دیگران هم به این مشکل دامن می زنند و تمرکز شما کاملا بر هم می زنند؟
- احساستان درباره انسان هایی که بی توجه به صحبت های شما برای بیان کردن نقطه نظرات خود حریص هستند چیست؟ حس می کنید صحبت هایتان برای بقیه بی ارزش و بی فایده است؟
- خودتان روی کسانی که تا این حد رشته کلام دیگران را پاره می کنند چه حسابی باز می کنید؟ اعتماد کافی به این دسته از آدم ها دارید؟
چرا وسط حرف دیگران می پریم؟
برای ترک عادت غلط وسط حرف دیگران پریدن لازم است علل این مشکل را دانسته و درباره آن ها آگاهی داشته باشیم. به طور کلی اغلب ما به دلایل زیر ممکن است وسط صحبت های بقیه حرف بزنیم و آن ها را رنجیده خاطر کنیم:
- ناآگاهی: دقیقا متوجه نیستیم که با این کار تمرکز بقیه را بر هم می زنیم
- ترس از فراموش شدن آن چه که می خواهیم بگوییم: در این حالت مخاطب به جای گوش دادن فعال با گفته های طرف مقابل خود از ترس فراموش شدن حرف هایش وسط صحبت دیگران می پرد
- احساس تعلقی که ارضا نشده است: شما دوست دارید بخشی از یک مکالمه یا گفتگو باشید؛ اما افراد دخیل در این گفتگو عملا فرصت یا شانسی را برای ورود به این مکالمه در اختیار شما قرار نمی دهند.هر زمان که قصد دارید وارد این بحث شوید کسی سعی دارد همچنان خارج از بحث بمانید. در این موقع تنها راهی که پیدا می کنید وسط حرف دیگران پریدن است تا به این بحث احساس تعلق پیدا کنید
- فرهنگی که با آن رشد کرده اید: شاید بین اعضا خانواده وسط حرف بقیه پریدن ناخوشایند و ناپسند نباشد
- وقفه های رقابتی: در چنین حالتی شما سعی دارید با تایید مثبت، خود را در گفتگو بقیه شریک کنید. به این شکل که حرف آن ها را با جمله “کاملا درک می کنم” یا هر چیز مشابه آن تایید کرده و داستان خود را با آن ها به اشتراک می گذارید. غافل از این که نمی دانید با پریدن وسط حرف بقیه آن ها را ناراحت کرده اید!
راه های ترک عادت بد وسط حرف دیگران پریدن
برای این که از این پس نابجا حرف نزنید و وسط حرف بقیه نپرید باید:
خود را برای سکوت به چالش بکشید!
سکوت نه فقط هنر مقابله و برخورد با افراد پرحرف و متوقف ساختن آن ها، بلکه هنر مقابله با پرحرفی خودمان در مواقعی است که بهتر است به موقع و به جا حرف بزنیم! خودتان را برای آرام ماندن به چالش بکشید. بد نیست در چنین مواقعی با خود این جمله را تکرار کنید: شاید بهتر باشد فعلا گوش بدهم!
اگر به خاطر سکوت خود از فراموش کردن آن چه که می خواستید بپرسید یا بگویید می ترسید یک دفترچه یادداشت کوچک به همراه داشته باشید یا از موبایل خود استفاده کنید. حرف هایتان را فعلا با موبایل یا قلم و کاغذ به اشتراک بگذارید و بعد از تمام شدن صحبت مخاطب خود آن ها را بیان کنید.
وقفه های کوتاه را روی هوا بقاپید!
برای پیوستن به یک مکالمه و ورود به گفتگو دو یا چند نفر ابتدا فرصت های موجود را ارزیابی کنید. به دنبال وقفه ها باشید. بلافاصله که زمان کوتاهی بین گفتگو آن ها ایجاد شد نظرتان را مطرح کنید.
از یادآورهای فیزیکی استفاده کنید
شاید خنده دار باشد اما گاهی به یادآور های فیزیکی نظیر دستانمان برای ترک عادت وسط حرف دیگران پریدن نیازمندیم! دست خود را روی لب هایتان قرار دهید و با این کار باعث شوید حتی اگر نتوانستید خود را از وسوسه حرف زدن حفظ کنید دستانتان مانع حرکت لب ها برای حرف زدن شود!
از بقیه کمک بخواهید
اگر آدم پرحرفی هستید و حتی با وجود یادآورهای فیزیکی نمی توانید مانع این عادت خود شوید مشکل را با یکی از دوستان یا افراد خانواده در میان بگذارید. از آن ها بخواهید زمانی که ممکن است وسط حرف بقیه بپرید به شما تذکر دهند و شما را از این که مشغول پریدن وسط حرف بقیه هستید آگاه سازد.
برای شروع صحبت کردن غرور به خرج دهید!
شاید آخرین و بهترین راه برای رفع این مشکل توجه به همان غروری باشد که در خیلی از مواقع نکوهیده است. اگر برای شروع مکالمه با دیگران کمی مغرور باشید از این به بعد این همیشه دیگران خواهند بود که صحبت با شما را آغاز می کنند و از این رو کم تر به وسط حرف دیگران پریدن برای بیان کردن نقطه نظراتتان نیاز پیدا می کنید!
سلام ببخشید گاهی وقت ها هست یه نفر داره باهات صحبت میکنه و شخص سومی وسط حرف اون میپره و اونم باهات صحبت میکنه یعنی دو نفر باهات صحبت میکنن باید چه کار کرد ؟
دوست عزیز باید به آنها توضیح دهید که وقتی با هم حرف می زنند شما حرف هیچکدام را متوجه نمی شوید. پس اگر می خواهد پاسخ مناسبی را از جانب شما دریافت کند باید صبر کند تا حرف نفر دوم تمام شود بعد او شروع به سخن گفتن کند.