چرا افراد خجالتی در جمع حرف نمی زنند؟ 7 دلیل خجالتی بودن و کمرویی
چرا افراد خجالتی در جمع حرف نمی زنند؟ 7 دلیل خجالتی بودن
تابهحال با خود فکر کردهاید چرا خجالتی بودن یک فرد عضو تیم شما باعث می شود که در تیم حرف نزند؟
معمولاً میبینم مدیران از افرادی که در تیمشان بهاندازه دیگران صحبت و مشارکت نمیکنند گله گذار هستند. “او بیشازحد ساکت است.” “آرزو دارم بیش از اینها صحبت کند.” “او بهاندازه دیگران در بحثها شرکت نمیکند.”
اما من گاهی اوقات با خودم فکر میکنم آیا مناسبات جمعی به این افراد اجازه صحبت میدهد یا خیر.
درواقع افراد کم خجالتی و کم رو، میتوانند خلاقیت زیادی داشته باشند. آنها معمولاً به خودشان زمان میدهند تا بهطور کامل به همه جوانب مسائل فکر کنند و این برای تیم بسیار ارزشمند است. آنها میتوانند افراد را مدیریت کرده، کنترل امور را به دست گرفته و یک پروژه را به اتمام برسانند.
من به نمایندگی از همکاران خجالتیام، باید بگویم که تیم شما باید صدای آنها را بشنود.
اگر خجالتی بودن باعث شود افراد خجالتی در صحبتها شرکت نکنند، احتمالاً هیچوقت برخی از بهترین ایدهها کشف نمیشوند.
در ادامه به 7 دلیل برای صحبت نکردن افراد خجالتی اشاره شده است:
فرد دیگری در حال صحبت است
خجالتی بودن سبب می شود که اغلب افراد خجالتی صحبت افراد دیگر را قطع نکنند. آنها ترجیح میدهند صبر کنند تا نوبتشان بشود. درصورتیکه هیچوقت نوبت آنها نشود، بهکل قید صحبت کردن را میزنند.
شما میخواهید افراد زود پاسخ دهند
باید به افراد خجالتی زمان بدهید تا سؤال را پردازش کنند. افراد خجالتی برای پیدا کردن کلمات مناسب احتیاج به زمان دارند. اگر برای پاسخ دادن افراد عجله داشته باشید، احتمالاً این افراد کمتر ایدههای خود را مطرح میکنند. این مسئله برای جلسات بارش فکری، که شما به دنبال پاسخهای زیادی هستید نیز صادق است.
من معمولاً نظرات منفی زیادی از جانب افراد خجالتی و مدیران درباره پروسه و روند جلسات بارش فکری دریافت میکنم. در جلسات بارش فکری معمولاً باید نظرات بهسرعت و بهصورت آنی مطرح شوند. اما من فکر نمیکنم مشکل از جلسات بارش فکری باشد، بلکه به نظر من مشکل از نحوه برگزاری این جلسات است. پروسه و نحوه برگزاری این جلسه بسیار اهمیت دارد و باید حواستان جمع باشد که همه افراد نظر دهند.
خطاب به افراد خجالتی باید بگویم، خجالتی بودن ما و اینکه ما خجالتی هستیم دلیل نمیشود که از همه فضاهایی که در آنها احساس ناراحتی میکنیم فرار کنیم. هیچکس چنین کاری نمیکند. ما فقط باید خود را وفق دهیم و مدیران باید بهتر بتوانند افراد و اعضا را هدایت کنند. این دقیقه نکته مهم این پست است.
معمولاً بیشتر افرادی که در اتاق هستند برونگرا میباشند. اگر تعدادی از افراد “متکلم” باشند، یک فرد خجالتی معمولاً ترجیح میدهد بگذارد دیگران صحبت کنند. مجدداً تکرار میکنم، آنها دوست ندارند صحبت کسی را قطع کنند. اگر افراد خجالتی در یک گروه بیشازحد زیاد باشد، آن گروه معمولاً در حالت سکوت به سر خواهد برد. شما گاهی اوقات میتوانید این مشکل را با شکستن گروههای بزرگ به کوچکتر حل کنید.
صندلی که برای نشستن آنها در نظر گرفتهاید ناراحت است
اگر افراد خجالتی را در ردیف جلو یا وسط یک اتاق شلوغ بنشانید، صحبت نخواهند کرد. این افراد اگر فکر کنند در مرکز توجه هستند، اصلاً حاضر نمیشوند ایدههای خود را مطرح کنند. چینش اتاق برای همه افراد تیم مسئله مهمی است، اما این مسئله برای افراد خجالتی اهمیت خاصی دارد. به آنها فضای کافی بدهید، در صورت امکان صندلی آنها را در گوشه قرار دهید، اما حتیالمقدور صندلیها را از قبل برای کسی تعیین نکنید. بهتر است اجبار در کار نباشد. بگذارید خودشان انتخاب کنند.
آنها اصلاً چیزی برای گفتن ندارند
مسئله میتواند به همین سادگی باشد. شاید اصلاً موضوع موردبحث، موضوع موردعلاقه آنها نیست. افراد خجالتی کمتر از افراد برونگرا درباره موضوعاتی که به آنها اشراف ندارند صحبت میکنند. کلمات آنها معمولاً به تفکراتی بستگی دارد که در طولانیمدت داشتهاند. بنابراین اگر موضوعی جدید باشد، احتمالاً هنوز نیاز دارند بهتنهایی درباره آن فکر کنند.
مکالمه بهجایی نمیرسد
افراد خجالتی معمولاً طرفدار مکالمات کوتاه یا صحبتهای بیارزش نیستند. اگر در ابتدای جلسه درباره چیزهایی صحبت شود که ازنظر آنها ارزشی ندارند، احتمالاً شور و اشتیاق خود را از دست خواهند داد. هرچه بیشتر به دستور جلسه پایبند باشید، بیشتر احتمال دارد با شما همکاری کنند.
شما بدون آگاهی قبلی، از آنها میخواهید صحبت کنند
افراد خجالتی معمولاً علاقهای به ارائه دادن ندارند. (“ندارند” از عمد بزرگ نوشته شده است.) اشتباه رایج این است که افراد خجالتی همیشه ساکت هستند. درست نیست. مسئله هم این نیست که آنها چیزی برای گفتن ندارند. آنها فقط میخواهند پیش از آنکه ایدههای خود را به اشتراک بگذارند، آمادگی لازم را داشته باشند. این افراد هرچه از قبل بیشتر آماده باشند، بهتر است. حتی میتوانید بگویید: “تریسی، من چند دقیقه دیگر نظر تو را درباره این موضوع خواهم پرسید” و بعد مجدداً به سراغشان بروید. در این صورت پاسخهای بهتری را خواهید شنید.
البته، همه اینها به این معناست که شما باید تیمی که میخواهید هدایت کنید را بشناسید. کدام افراد در تیم شما خجالتی هستند؟ و این افراد چقدر خجالتی هستند؟ برای آنکه صحبت کنند نیاز به چه شرایطی دارند؟ پاسخ به این سؤالات نیاز به زمان و تمرین و درک این موضوع دارد که تمامی افراد در تیم شما یکسان نیستند.
همه افرادی که در تیم شما هستند، افکار و ایدههایی دارند که شما باید بشنوید. در غیر این صورت، اصلاً چرا این افراد در تیم شما حضور دارند؟ چالش ما، بهعنوان مدیر، این است که محیطی مناسب برای صحبت کردن همه افراد بسازیم.
افراد خجالتی فکر میکنند که زیر ذره بین هستند و همه دارن اونهها رو میبینند یا اینکه می ترسند که بقیه در مورد نظر اونها منفی فکر کنند . من که اینطوریم
ترس از قضاوت شدن بزرگترین ترس این افراده
دلیل اصلی این مساله به دوران کودکیمون مربوط میشه