قدرتمندترین کلمه‌ها برای استفاده در تبلیغات

2 ۱۴۱

قدرتمندترین کلمه‌ها برای استفاده در تبلیغات

این کلمات که قدرتمندبودن و مفید بودن‌شان به اثبات رسیده است، می‌توانند نتایج به غایت مهم و مثبتی را در تبلیغات برای شما به ارمغان بیاورند.

کلمات، اجناس را به فروش می‌رسانند. همیشه این کار را کرده و خواهند کرد _ مخصوصاً در دنیای امروزی که همه‌چیز در فضای مجازی کنترل می‌شود و همان‌طور که بر همۀ ما واضح است، اساس و پایۀ فضای مجازی، متن و کلمات است. مردم روزنامه‌ها و تلوزیون را فراموش کرده و از طریق فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و انواع و اقسام وبسایت‌ها به برندها و شرکت‌ها مختلف وصل می‌شوند و این شرکت‌ها تنها سه ثانیه (دقت کنید، فقط سه ثانیه) وقت دارند تا کالا یا خدمات خود را بفروشند.

تبلیغات

اما سوال اصلی این‌جاست که چه کلماتی درست و صحیح هستند؟

در ادامۀ مقاله به کلماتی _که البته باید درست و به جا و خردمندانه استفاده شوند _ اشاره خواهیم کرد که باید در هر تبلیغی مورد استفاده و توجه قرار بگیرند، چرا که توجه مشتری را به خود جلب کرده و به نوعی با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند. نتیجه؟ می‌توانید کالا یا خدمات خود را بفروشید.

  1. تو. تو یکی از قدرتمندترین کلمات برای استفاده در تبلیغات است که دلیل بسیاری خوبی دارد: همه‌چیز را شخصی‌سازی می‌کند. (بیایید راجع به شما/تو حرف بزنیم.) مردم همیشه دوست دارند تا بر روی خودشان سرمایه‌گذاری کنند، پس اگر شما قول بدهید که مردم را پولدار می‌کنید، یک ماجرای جداست و اگر بگویید (من شما/تو را پولدار می‌کنم) یک داستان کاملاً متفاوت را ارائه داده‌اید. تو همچنین باید در مواقع صحبت با مشتری‌های‌تان نیز مورد استفاده قرار بگیرد چرا که باید تمام فکر و ذکر شما اشاره به سود آن‌ها باشد. و وقتی این کار را بکنید، در حقیقت از موضوع مورد علاقۀ فرد حرف زده‌اید.
  2. نتیجه. این کلمه، درواقع مترادفِ کلمۀ موفقیت است. همۀ ما به دنبال نتیجه‌ایم، حالا می‌خواهد نتیجه‌ای از یک نظافتچی باشد یا مدیر یک بانک اقتصادی. یکی دیگر از دلایل قدرتمندیِ آن بدین خاطر است که به مشتری کمک می‌کند تا قیمتِ جنس را با منطق خود ارزیابی کرده و میل به خرید آن پیدا کند.
  3. سلامتی. این کلمه اخیراً به وفور استفاده می‌شود، و نه فقط اوقاتی که راجع به سلامت فیزیکی صحبت می‌کنید. احتمالاً متعارف‌ترین نوعِ استفاده از این کلمه در جملۀ (سلامت اقتصادی‌تان را پرورش دهید) می‌باشد. تأثیرگذاریِ آن نیز به غایت بالاست، چرا که همۀ ما می‌دانیم سلامتی در هرچیزی چه نعمت والایی محسوب می‌شود. اگر می‌توانید، پس قول بدهید که می‌توانید سلامت افراد را در حوزه‌ی خاص خود حفظ کنید اما از این کلمه سوءاستفاده نکنید و قولی ندهید که می‌دانید قرار است بشکند.
  4. گارانتی یا تضمین. این کلمه به خودیِ خود، مثل یک شبکۀ امنیتی می‌ماند. فقط به استفاده‌ی مداوم از این کلمه یه مترادف‌های آن در طول روز فکر کنید. (قول می‌دهم که حتماً تا ساعت 5 خانه باشم)، این هم یک راه برای رهایی از هر شک و شبهه‌ای. در تبلیغات، گارانتی مثل یک قول از طرف شرکت به مشتری می‌ماند، که به عنوان یک تعهد نیز تلقی می‌شود. گارانتیِ برگرداندن پول نیز یکی از قدرتمندترین انواعِ گارانتی است، چرا که ریسکِ خریدنِ یک کالای جدید را از بین می‌برد. و اگر نگرانید که با این کار ورشکست می‌شوید، باید بگویم که نگرانی شما بی‌مورد است. بدون هیچ استئنایی، افراد خیلی‌خیلی کمی پیدا می‌شوند که بخواهند به خاطر ناراضی بودن از یک کالا، پول خریدِ آن را از شرکت پس بگیرند که یکی از دلایلش، دردسرهای عظیمش است. باز هم می‌گویم، تنها در اوقاتی از این کلمه استفاده کنید که می‌دانید و مطمئنید که قادر به فراهم کردنش هستید.تبلیغات
  5. کشف. کشف یا کشف کردن عبارتی است که در تبلیغات به جای گفتنِ این جمله استفاده می‌شوند: (قرار است که یک نتیجۀ خاص و مطلوب از این خدمات یا کالا دریافت کنید). یا وقتی پای محصولات به میان می‌آید، کشف کردن در حقیقت قولی است مبنی بر این‌که شما با نوآوری مطلوبی رو به رو خواهید شد.
  6. عشق. این کلمه معانی متفاوتی دارد. شاید بدین معنی باشد که شما عاشق یک چیز هستید (مثلاً عاشق خریدن کفش‌های جدید) یا ممکن است نوع عملکرد یک محصول را دوست داشته باشید. در هر حال، عشق کلمۀ بسیار قدرتمندی است. البته باید به شکلی کاملاً خردمندانه از آن استفاده کنید. مثلاً می‌توانید برای تبلیغ عطر و ادکلن بگویید: (عاشق رایحۀ این ادکلن خواهید شد) اما نمی‌توانید از چنین جمله‌ای در تبلیغ خود استفاده کنید: (عاشقِ این تمیزکننده و خوش‌بو کننده‌ی توالت خواهید شد). هیچ‌کس عاشق چنین محصولی نمی‌شود. یادتان باشد، ممکن است که عشق عملکرد شگفت‌انگیزی داشته باشد، اما در هر حوزه‌ای آن را به کار نبرید.
  7. ثابت‌شده. وقتی که شما یک برند جدید از یک محصول قدیمی و جاافتاده هستید، به صلاح است که از این کلمه استفاده کنید. اما مثلاً اگر یک محصول کاملاً جدید و نوآوری شده داشته باشید دیگر نیازی به این کارها نیست. در صورت مورد اول، شما یک تپه برای صعود دارید، چرا که مشتری‌ها با یک منبع ناشناخته طرف هستند. آن‌ها می‌توانند بازخوردهای محصول را بخوانند، از دوستان و آشنایان‌شان بپرسند و یا چنین چیزهایی، اما شما می‌توانید با کمک به مشتری‌های دارای پتانسیل و ارائه کردنِ مدارک کافی برای رضایت مشتری از این تپه گذر کنید. فقط خواهشاً مطمئن باشید که قادر به پشتیبانی کردنِ ادعاهای خود هستید.
  8. امنیت (یا امن). ما در محصولاتِی که می‌خریم به دنبال امنیت هستید. می‌خواهیم از امنیت سرمایه‌گذاری‌های خود مطمئن شویم، از این‌که آیا بچه‌های‌مان با اسباب بازی‌هایی بازی می‌کنند که بالاترین استانداردها در آن رعایت شده است یا خیر. ما غذایی را می‌خواهیم که بازرسی شده باشد، ما امنیت لازم را برای انتخاب لباس و کفش خود می‌خواهیم. سوال این‌جاست که چگونه باید درباره‌ی امنیت صحبت کرد. گاهی وقت‌ها، بحث امنیت خود به خود پیش می‌آید، مثلاً در همین حوزه‌ی اسباب بازی‌های کودک و یا وسایلی که خود برای فراهم کردنِ امنیت ساخته شدهاند. اما ممکن است گاهی اوقات تأثیر منفی داشته باشد چراکه مشتری را به این فکر می‌اندازد که آیا واقعا امنیت در آن رعایت شده یا خیر. مثلاً: (همبرگرهای ما به طور قطع از هرنوع میکروبی ایمن بوده و 100 درصد پاکیزه هستند.)
  9. ذخیره کردن. حتی ثروتمندترین افراد جهان نیز به این کار علاقه‌مند هستند. اگر قادرید تا خالصانه به مردم قول بدهید که پول‌شان را ذخیره خواهید کرد، پس باید برای اشاره نکردن به این مسئله در تبلیغ‌های‌تان، یک احمقِ تمام عیار باشید. و به همین منوال زمان نیز جزو ذخیره کردنی‌ها قرار می‌گیرد و همه به ذخیره‌ی آن گرایش دارند.
  10. جدید. به جز محصولاتِ برندِ گوچی، تمام مردم جهان جدیدترین‌ها را می‌خواهند، حتی اگر حقیقتاً این موضوع درست نباشد. برندی که می‌تواند برای مشتری‌ها جدیدترین گوشی‌های هوشمند را فراهم کند، شرکتی که جدیدترین ماشین‌ها را عرضه می‌کند، برندی که جدیدترین مدها را روی لباس خود پیاده می‌کند یا جدیدترین دستگاه ساخت اسپرسو که بهترین اسپرسو را درست می‌کند _ و مردم همیشه برای خریدِ آن‌ها صف می‌کشند.تبلیغات
  11. بهترین. اگر از این کلمه به درستی استفاده شود _ مثلِ: (بهترین مدل) یا (برندهی بهترین ماشین سال از نظر فلان مؤسسه _ آن وقت است که قدرت خود را به رخ می‌کشد. اگرچه که تأثیر این کلمه در تبلیغات دچار نوسان است. شما نمی‌توایند از عبارتِ: (بهترین قهوه‌ی جهان) استفاده کنید، مگر این‌که مدرکی برای اثبات آن داشته باشید.
  12. حالا. خشنودی واقعی برای مردم مهم است، مخصوصاً حالا که در این دوره و زمانه، خرید کردن به امری بسیار سریع و آسان تبدیل شده، مثل خریدهای اینترنتی و دانلود فیلم‌ها و موسیقی. فقط یادتان باشد که منظورتان از حالا، واقعاً همین حالا باشد. و یادتان نرود که بتوانید از تأثیر متقابل این کلمه در تبلیغات خود استفاده کنید؛ یعنی مشتریان را وادار به حرکت و فعالیت کنید. برای مثال قدرت این کلمه وقتی معلوم می‌شود که همه‌چیز را اورژانسی جلوه دهد. (اگر همین حالا تماس بگیرید، سفارش به طور رایگان درب منزل شما می‌رسد) یا (یک کالای دیگر نیز به طور مجانی به شما تعلق می‌گیرد).
  13. مجانی. اگر یک جنس واقعاً و واقعاً مجانی باشد، حتماً هرکسی از جای خود بلند شده و نگاهی به آن می‌اندازد. اگرچه، اغلب ممکن است این کلمه با یک ستاره‌ی وحشتناک در کنارشان همراه باشند و مشتریان را به نسخۀ مجانی و مدت‌دار هدایت کند، اما باز هم تأثیر خود را دارد. به هر حال، یادبودهای مجانی، سفارش مجانی، بازگردانیِ مجانی، با خرید یک محصول یک موردِ مجانی دیگر نیز دریافت کنید و دیگر عباراتی که حقیقتاً مجانی هستند، قدرت این کلمه به طور حتم نشان داده می‌شوند.
  14. افزایش. این کلمه یکی از پادشاهان و سردمدارانِ تبلیغات است. وقتی که خریداران به دنبال محصولات مفید می‌گردند، و این‌که بتوانند سرمایه و عملکرد خود را بهبود ببخشند به این کلمه توجه زیادی نشان می‌دهند. این کلمه می‌تواند به ارزش ملموسِ محصول یا خدمات شما اشاره داشته باشد، مثلاً افزایش فروش، هوش و یا زمانی که می‌توان با خانواده گذراند.
  15. امتحان کنید. اگر حس میکنید عبارتِ بخرید زیادی مغرورانه است، پس یک لغت ملایم‌تر را استفاده کنید. یکی از این کلمات، عبارتِ امتحان کنید است که می‌تواند به مشتری انگیزه بدهد و بر پایۀ وادار کردن به فعالیت ساخته شده است، اما مشتریان را به قدر کافی برای تعهد دادن آماده نمی‌کند.
  16. فرصت. احتمال زیادی بر این مبنی وجود دارد که اهداف و مخاطبین تبلیغ شما کسانی باشند که در صددِ یک هدف هستند. به مشتری خود این فرصت را بدهید که راجع به آن فکر کنند، حالا ممکن است یک فرصتِ شغلی یا فرصتی برای به دست آوردنِ آرامش باشد.
  17. راحت‌ترین. مشتریان و تمام مردم، دل‌شان می‌خواهد که محصولی برای ساده‌تر کردنِ زندگی‌شان بخرند. آن‌ها به دنبال یک محصول پیچیده و سخت نیستند. پس اگر خدمات یا محصول شما می‌تواند یک وظیفه یا کار روزانه را ساده‌تر کند، در تبلیغات‌تان حتماً بدان اشاره کنید.
  18. مقایسه. اگر رتبه یا پیشنهادات شرکت شما از نظر کیفیت و یا از لحاظ کمیت، رقابت با شرکتهای دیگر را برنده می‌شود، پس از لغت مقایسه استفاده کنید و مشتریان‌تان را برای دست به کار شدن و همسنجی به چالش بکشید. با استفاده از این کلمه، شما اعتماد به نفس کافی برای حمایت از محصول‌تان را به رخ میکشید و از مشتریان‌تان برای انجام مقایسه استقبال می‌کنید.
  19. یونیک (یکتا). با استفاده از این کلمه، القای نوعی از احساس طمع در مشتری‌های‌تان را تضمین می‌کنید و توجه آن‌ها را به سمت خود معطوف میکنید. شروع به تفکر کنید و کشف کنید که چه خصیصه‌ای می‌تواند محصول شما را در بین محصولات دیگر برجسته کند. اگر به طور مثال یک سس مخصوص با دستور پختی مخفی دارید، این مسئله را به گوش مشتریان خود برسانید.
مشاهده مقاله  آیا شما توسط احساسات خود کنترل می شوید؟
[تعداد: 1    میانگین: 5/5]
۲ Comments
  1. mino

    خیلی ممنون
    عالی بود

    1. جواد غفاری

      سپاسگزارم

نظر خود را بنویسید

Your email address will not be published.