مرز بین کار و زندگی،کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟
مرز بین کار و زندگی،کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟
اگر غرق کارتان هستید، این کار به راحتی میتواند باعث نابودی هویت شما شود؛ به خصوص اگر شغلتان پرزحمت است و نیاز به سرعت عمل دارد؛ مثلا خودتان را در حالی مییابید که ساعتهاست ایمیلتان را بررسی میکردید و در تمام این مدت به کار فکر کردهاید یا خودتان را در حالی مییابید که با یک لپتاب در رختخوابتان به خواب فرو رفتهاید. کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟ مرز بین کار و زندگی باید مشخص باشد.
همچنین زمانی که پولتان را سرمایهگذاری کردهاید، کار بهراحتی میتواند باعث نابودی هویت شما شود. مطالعات نشان داده که برخی بخاطر حفظ موقعیت مالیشان باید کار را در اولویت قرار میدادند، زیرا تصور میکنند «همیشه فرد مشتاقی وجود دارد که بخواهد موقعیت آنها را تصاحب کند».
جوانان حرفهای عادت کردهاند با کار کردن خودشان را تخلیه احساسی کنند که این امر باعث میشود هیچ انرژی نداشته باشند که بهقرار گذاشتن، سرگرمی، دوستی و هر چیز دیگری اختصاص بدهند.
برای بسیاری از مردم، کار و اضافهکاری راحت است. آنچه راحت نیست، چیزی است که آنطرف دیوارهای اداره قرار داد. زیرا در اداره مراحل، ساختارها، سامانهها و اهداف روشن و واضح وجود دارند، اما دیگر قسمتهای زندگی اینطور نیستند و از کتاب قواعد پیروی نمیکنند.
پیش از اینکه برای اولین بار قرار ملاقات نگذاشتهاید، نمیتوانید انتظار داشته باشید تعداد بیشماری از آنها پیش بیاید؛ و تا وقتیکه مادرتان نتواند شما را «گیر بیاورد» و بفهمد چه انتظاری از او دارید، فهرستی از تماسهای بیپاسخ از سمت او نمیآید. زمانی که همهی توان تحمل شما صرف کار در طول روز شده، زندگی خاکستریتر و تیرهتر و حتی ترسناک است.
اما اگر اجازه دهید کارتان هویت شما را تعریف کند، مشکلساز میشود. باید به درک این موضوع برسید که کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟ مرز بین کار و زندگی را مشخص کنید.
وقتی مردم شور و احساس خود را تقویت نکنند، از احساس خفت نسبت به خود، افسردگی و از یک نوع حس پوچی خبر میدهند.
اما اوضاع نباید اینگونه بماند. در ادامه شما روشهایی را مییابید که به شما کمک میکند بفهمید بیرون از کار، براستی چه آدمی هستید؛ به زندگی خود ثروتی ببخشید که پر از چیزهای آگاهکننده، تعلیمدهنده، هیجانانگیز و تسلیبخش است.
در شهرتان گردش کنید.
یک روانشناس بالینی و بنیانگذار درمان آنلاین که تخصص او در کمک به افراد پویا، باهوش، کوشا و پرمشغله است تا از طریق درمان آنلاین، ارتباطات سالمتر و راضیکنندهتری برقرار کنند.
بدینترتیب، بدون هیچ بحثی به گشت وگذار در شهر خود بپردازید. تنها قاعده این است که توجهتان را به چیزی جلب کنید که شما را به وجد میآورد. چرا که احتمالا همان چیز، مسیر درست را به شما نشان میدهد.
«اگر تکه بینظیری از نقش سفال از پشت ویترین مغازه چشم شما را گرفت، به خودتان اجازه دهید به سمتش بروید و زمانی را برای تماشای آن سپری کنید. آیا این میتواند جرقه سفالگری در زندگی شما باشد»؟
بعد از اینکه اطلاعاتی راجع به آنچه ممکن است دربارهاش کنجکاو باشید جمعآوری کردید، به خودتان چند ماه فرصت دهید تا این علایق را پیگیری کنید. برای نمونه ممکن است دوره چرخ سفالگری را بگذرانید.
اگر کمی احساس ناراحتی کردید، تعجبی ندارد. چون این ماهیچهها قبلا هرگز استفاده نشدهاند یا حداقل به مدت طولانی استفاده نشدهاند. شاید شما در محل کارتان مسئول و دارای مهارت بودهاید. پس سعی کنید تفاوتها را بپذیرید و فقط بر روندکار تمرکز کنید.
مرزها را مشخص کنید
بسیاری از مردم مرز مشخصی بین کار و خانه ندارند. امروزه مردم در تمام طول روز از طریق تلفن هوشمند و سایر دستگاهها «ادارهشان» را با خود حمل میکنند. شاید شما واقعا چندین روز از هفته یا حتی هر روز در خانه کار میکنید. میتوان گفت، خانههای ما دیگر مثل سابق محلی انحصاری برای استراحت و رهایی از کار نیست.
محل کار باید مشخص باشد تا از این طریق مرز محکمی ایجاد شود. ممکن است آن محل، یک اداره یا میزی در اتاق نشیمن یا گوشهای از تخت یا میز آشپزخانه (بسته به میزان فضایی که دارید) باشد. سریع لباس عوض کردن هنگام رسیدن به خانه (شاید وقتی کارتان را متوقف کردید) و چک نکردن ایمیل یا کار نکردن حداقل یک ساعت بعد از بیدار شدن و دو تا سه ساعت قبل از خواب، میتواند مرزها را نشان دهد.
مرزبندیها زمانی که تازه کار خود را شروع میکنید نیز مهم میشوند. ممکناست وسوسه شوید ساعتها کار کنید و همیشه در دسترس مراجعین خود باشید. با این حال بهتر است مرزها را همین ابتدا مشخص کنید. به این ترتیب مراجعان و همکاران شما مجبورند دسترسی به شما در 24 ساعت و 7 روز هفته را نادیده بگیرند. زمانی که اداره را ترک میکنید، بهتر است آسوده باشید و دیگر به کار فکر نکنید.
نمونههای دیگر مرزبندی عبارتند از: پاسخگو نبودن در مورد مسائل کاری در تعطیلات آخر هفته و اینکه هرگاه احساس میکنید خستهاید یا بیشازحد به شما فشار آمده است، از یک عضو دیگر گروه درخواست کمک کنید.
مرزهای کاریِ شما، باید با محیط کار، نیازهای شغلی و نیازهای فردیتان مطابقت داشتهباشند تا بهترین نتیجه را دریافت کنید.
سرگرمیهای قدیمی را بازنگری کنید.
در فعالیتها و سرگرمیهایتان، نشان دهید که شما به عنوان یک کودک، نوجوان یا بالغ، به آن علاقه دارید. سپس برای تمرین آنها زمان صرف کنید. این سرگرمی ممکن است هر چیزی از ورزش و پیاده روی تا آشپزی باشد.
روابط را بازنگری کنید
معمولا وقتی زندگیِ کاری فردی اولویت پیدا میکند، مراودات شخصیاش آسیب میبیند. به همین دلیل است که توجه دوباره به ارتباط برقرارکردن با یکی از همکاران، بچهها، دوستان و خانواده توصیه میشود. زمان مفیدتان را با آنها سپری کنید. گفتوگوهای واقعی و بدون وقفه داشته باشید.
فضایی برای بودن در لحظه ایجاد کنید
ما باید عمدا فضایی ایجاد کنیم تا خود واقعی ما بروز کند، یعنی زمانی را برای خودمان اختصاص دهیم و در لحظه زندگی کنیم. این یک راه مفید برای تحمل رنج نیز هست.
ممکن است بدون هیچ وسیله دیجیتالی، 20 دقیقه از صبحتان را برای صرف چای یا قهوه صرف کنید یا عصر یکشنبه برای خودتان وقت بگذارید.
به چیزی که افکار و احساسات شما را برمی انگیزاند، توجه کنید. فکر شما وقتی کار یا موضوعی وجود نداشته باشد، به کدام سو میرود؟
با افراد همفکرتان ملاقات کنید. عضو گروههای دورهمی محلی، مراکز معنوی یا تیمهای ورزشی بزرگسالان شوید. به مکانهای پرشور و احساس بالقوه در اطرافتان فکر کنید، مانند کانونهای کتاب، کانونهای هنری و سازمانهای غیرانتفایی.
تجربیات جدید را امتحان کنید
این تجریه ممکن است شامل هر چیزی از نقاشی با آبرنگ تا رفتن به کلاس رقص یا شرکت در رماننویسی ماهانه ملی شود. حتی اگر بدون لذت بردن، به یک تجربه پایان دهید، باز هم اهمیت دارد. وقتی در حد یک تجربه است، اصلا چیزی به عنوان شکست وجود ندارد.
وقتی مردم زمانی را برای تکمیل تجربههای زندگی خود اختصاص میدهند، در واقع زندگی شغلیشان شکوفا میشود. این فردِ راضی، انرژی و کنجکاوی بیشتری در زندگی کاری خود به ارمغان میآورد و فرد بسیار جالبتری برای گفتوگو در جشن تعطیلات آخر هفتهی شرکت است.
اگه قرار باشه که برای کار زندگی کنیم این مساله روی تمام رفتارهای ما تاثیر میزاره بطوریکه دیگه رفتارهامون معاملاتی میشه