10 نوع از افراد سمی که شما باید تحت هر شرایط و به هر قیمتی از آنها دوری کنید
10 نوع از افراد سمی که شما باید تحت هر شرایط و به هر قیمتی از آنها دوری کنید
همانقدر که آموختنِ راههای مقابله و مواجهه با افرادِ سخت _ منظور از افراد سخت کسانی هستند که شخصیتهای خاص و پیچیده دارند و زندگی در مجاورت آنها سخت است _ مهم است، اجتناب از کسانی که به اصطلاح افراد سمی هستند نیز حائز اهمیت محسوب میشود، چرا که ابداً ارزش وقت و انرژیای که صرف ایشان میکنید را ندارند _ و هردوی این موارد، به مقدار زیادی میکاهند. افراد سمی، پیچیدگی، ستیزه و کشمکش، و بدتر از همه استرس و اضطراب را برای شما رقم میزنند.
(مردم یا به شما الهام میبخشند، و یا شما را غرق میکنند _ پس در انتخاب آنها هوشمندانه عمل کنید.) __ از هانس اف هانسن
تحقیقات اخیری که در دانشگاه فردریش شیلرِ آلمان انجام شد، مبرهن که افراد سمی میتوانند در نوع خودشان، حقیقتاً خطرناک باشند و خطراتی جدی را بیافرینند. آنها متوجه شدند که بودن در معرض چنین احساسات منفیای _ منظور حضور و بودن در کنار افراد سمی است که سبب بروز و ایجاد چنین احساساتی میشود _ باعث میشود تا ذهن به درون یک برهۀ استرسیِ عظیم شود. این احساس میتواند منفی باشد، میتواند ظلم و یا در معرض ظلم قرار گرفتن باشد، میتواند سندروم قربانی بودن باشد و یا فقط میتواند دیوانگیِ عظیم آنها باشد، اما هر چه که هست، این دسته از مردم ذهن شما را به باتلاقی از استرس میبرند و شما باید به هر قیمتی از آنها دوری کنید.
تحقیقاتِ گستردهای نشان داده است که بودن در معرض استرس و اضطراب، میتواند تأثیر منفی و مدتداری را بر روی مغز بگذارد. اگر چند روز در معرض استرس باشید، تأثیر نورونها در بخش هیپوکامپوس _ یک بخش بسیار مهم از مغز که مسئولیتِ منطق و استدلال و همچنین خاطرات را در بر دارد _ به شدت کاهش پیدا میکند. اگر هفتهها در معرض استرس باشید، مغز به صورت خودکار به سلولهایش آسیب میزند، و اگر ماهها در معرض استرس باشید، این سلولها برای همیشه از بین خواهند رفت. ای کاش افراد سمی فقط شما را بدبخت میکردند، در واقع آنها مغزتان را به معنی واقعیِ کلمه میخورند.
قابلیت مدیریت احساسات و خونسرد ماندن تحت فشارهای عصبی و استرس، یکی از مهمترین بخشهای مجریگریست. یکی از مؤسسات معتبر روانشناسی، بر روی 1 میلیون نفر تحقیق و آزمایش انجام داد و نهایتاً متوجه شدند که 90% از مجریان، مهارت مدیریت احساساتشان را در مواقع استرسزا دارند و میتوانند همهچیز را به وسیلۀ این قابلیت تحت کنترل داشته باشند. یکی از بزرگترین هدایایی که این افراد به خودشان میدهند این است که از افراد سمی دوری میکنند.
جملۀ محبوبی میگوید که شما محصول و مخلوقِ پنج تن از افرادی هستید که بیشترِ وقتتان را با آنها میگذرانید. اگر اجازه بدهید که حتی فقط یکی از آنها سمی باشند، آن زمان است که متوجه میشوید یک فرد سمی، چهقدر برای مانع شدن توانایی دارد.
تا وقتی که افراد سمی را شناسایی نکنید به هیچ وجه قادر به فاصله گرفتن از آنها نخواهید بود. حقۀ اصلی ما در اینجا این است که باید بدانیم، افردی هستند که کنارآمدن با آنها سخت بوده و اخلاقهای خاص و بدی دارند، و همچنین افرادی هستند که حقیقتاً سمی میباشند. این دو با یکدیگر متفاوتند. چیزی که در ادامه به شما ارائه کردهام، ده نوع از افراد سمی است که باید تحت هر شرایطی از آنها دور بمانید تا خودتان تبدیل به یکی از آنها نشوید.
-
شایعهپراکنها
(مغزهای بزرگ ایدهها را مورد بحث و بررسی قرار میدهند، مغزهای متوسط اتفاقات روز را، و مغزهای کوچک زندگی اطرافیان را.) الانور روزولت
افرادی که به شایعهپراکنی دلالت دارند، در حقیقت لذت و خوشیِ خودشان را از بدبختیِ دیگران استخراج میکنند. شاید داخل شدن به زندگی شخصی یک فرد و دانستن رازهای شخصیاش در آغاز جالب باشد، اما در طی زمان خستهکننده خواهد شد، سبب میشود که شما احساس چندشی راجع به خودتان داشته باشید و میفهمید که این کار در حقیقت به دیگران آسیب میزند. قطعاً سرگرمیها و کارهای مثبت زیادی آن بیرون وجود دارد که شما میتوانید وقتتان را آنجا به راحتی و به دور از زندگی شخصی اطرافیان صرف کنید.
-
افراد تند مزاج
برخی افراد حقیقتاً هیچ کنترلی بر روی احساساتشان ندارند. آنها خودشان را بر روی گردنتان وبال میکنند و احساساتشان را بر روی شما اعمال میکنند، چرا؟ چون فکر میکنند که شما عامل مرض و کسالت روحی آنها هستید. افراد تندمزاج کسانی هستند که ترک کردنشان در زندگی بسیار سخت است، چرا که عدم کنترل آنها بر روی اعمال و احساساتشان سبب ایجاد دلسوزی میشود. اما باید بدانید که وقتی زمانش سر برسد، آنها از شما به عنوان سنگرهای احساسیشان استفاده خواهند کرد و بعد خرابتان میکنند، پس باید به هر قیمتی از آنها فاصله گرفت.
-
قربانیان
افراد سمی از این نوع سخت شناسایی میشوند، چرا که شما به طور عادی، در آغاز سعی میکنید تا با آنها و مشکلاتشان همدردی کنید. اما طولی نمیانجامد که متوجه شوید زمان نیاز احساسی یا نیاز آنها به دلسوزی و همدردی، در حقیقت (همیشه) است. افراد قربانی هرنوع مسئولیت شخصیای را از خودشان دور میکنند، و هر دستاندازی را که در جاده با ان مواجه میشوند، تبدیل به کوهی غیرقابل عبور میکنند. آنها اوقات سخت را به عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد نمیبینند؛ به جای آن، آن را به منزلۀ شکست در نظر میگیرند. به قول معروف: (درد ناگزیر است، اما رنج کشیدن یک دست خودمان است.) این ویژگیها میتوانند یک فرد سمیِ کامل را بسازند، کسانی که هم خودشان رنج میکشند، هم بقیه را به رنج وا میدارند.
-
مغروقِ خود
آنها کسانی هستند که به واسطۀ فاصلهای که از شما و دیگران میگیرند، سعی میکنند ارزش و جایگاه اجتماعی و اعتبارتان را از شما بگیرند. اگر شما با چنین آدمی دوست هستید یا اطرافتان حضور دارند، به راحتی میتوانید آنها را تشخیص دهید، چرا که این افراد کسانی هستند که شما همیشه در کنارشان احساس تنهایی میکنید. تا جایی که این افراد مسئول سخنرانی هستند، هیچ دلیل و هدفی در ارتباط داشتن با دیگران و یا شما وجود ندارد. شما صرفاً ابزاری برای ساختنِ اعتماد به نفسِ آنها هستید.
-
حسودان
برای افراد حسود، همیشه چمنِ سبزتری در نقطۀ دیگری از جهان وجود دارد. حتی اگر اتفاق خوب و خوشایندی برای افراد حسود بیفتد نیزف سعی میکنند تا از درون آن به احساس رضایت و خوشحالی دست پیدا کنند. چرا که آنها خوشحالی و رضایتشان را در مقایسه با جهان محاسبه میکنند، آن هم در حالی که باید در خودِ آن اتفاق جستوجو شود. و بگذارید با این ماجرا مواجه شویم، که اگر به اندازهی کافی دقت کنیم، همیشه یک نفر کار ما را بهتر از خودمان انجام میدهد صرفِ زمانهای طولانی همراه با افراد حسود به شدت خطرناک است، چرا که سبب میشود تا به طور خودکار، دستآوردهای خودتان را هیچانگاری کنید.
-
تغزیه گردانها
این افراد کسانی هستند که اطرافیان خود را مورد بازیچه قرار میدهند و زمان و انرژی را از زندگیشان بیرون میمکند، و همه و همۀ اینها، تحت عنوان دوستی انجام میشوند. مواجهه با آنها به شدت سخت است، چرا که باهوش بوده و با شما به عنوان یک دوست رفتار میکنند. آنها میدانند که شما از چه چیزهایی خوشتان میآید، چی چیزهایی شما را خوشحال میکند و چه چیزی از نظر شما خندهدار است، اما تفاوت آنها با یک دوست این است که از این اطلاعات برای سود و منفعت خودشان استفاده میکنند. تعزیه گردانها کسانی هستند که همیشه یک چیزی از شما میخواهند، و اگر در تاریخچۀ رابطهتان به عقب نگاه کنید، تمامش شاملِ گرفتن، گرفتن، گرفتن و گرفتن بوده و هیچچیزی در عوض به شما ارائه ندادهاند. آنها هرکاری برای پیروز شدن بر شما و بهرهکشی از شما انجام میدهند.
-
دمنتورها
در مجموعه رمانهای فانتزیِ جیکیرولینگ تحت عنوان (هری پاتر) یک مخلوق شیطانی به نام دمنتور حضور دارد که روح مردم را از وجودشان به بیرون میمکد و بدنهایشان را، مثل پوستهای خالیِ گردو رها میکند. هروقت که یک دمنتور وارد اتاق میشود، فضا تاریک میشود، مردم از سرما به خود میلرزند و شروع به یادآوریِ بدترین خاطراتشان میکنند. رولینگ میگوید که این موجود شیطانی را از مفهوم افراد منفی اقتباس کردم _ کسانی که قادرند تا به داخل یک اتاق قدم بگذارند و روحِ زندگی را از آن بیرون بکشند.
دمنتورها زندگی را از یک اتاق بیرون میکشند، روش آنها چنین است که منفیگری و بدبینی خود را به هرکسی که میبینند تحمیل میکنند. نقطۀ نظر آنها همیشه از نیمۀ خالی لیوان سرچشمه میگیرد، و آنها نگرانی و ترس خود را حتی به بیخطرترین وضعیتها نیز تزریق میکنند. دانشگاه نوتردام تحقیقی در این زمینه انجام داد و متوجه شد که دانشجویانی که معتقد بودند با فردی منفیباف و منفیگرا هماتاقی هستند، تمایل بیشتری به افسردگی نشان میدهند.
-
بدعنادان
این افراد حقیقتاً مملو از سمِ خالص و کشنده هستند. کسانی که در این نوع دستهبندی قرار میگیرند، تمایلات و قصدهای بدی دارند و رضایت و خوشحالی را از درد و رنج مردم استخراج میکنند. حضور آنها یا به منزلۀ آسیب زدن به شما و ایجاد احساس بدی برای شماست، و یا میخواهند چیزی از شما به دست بیاورند؛ وگرنه هیچ علاقهای به شما ندارند. تنها نکتۀ مثبتی که راجع به این افراد وجود دارد، این است که به راحتی میتوانید آنها را تشخیص داده و از زندگی خود بیرون کنید.
-
قضاوتگران
افراد قضاوتگر قادرند تا در زمانی کمتر از یک صدمِ ثانیه به شما بگویند که چه چیزی خوب و جالب است و چه چیزی نیست. آنها طرز فکری خاص و مکنده دارند، بدین صورت که یک پدیده که شما علاقۀ فراوانی بدان دارید را در نظر میگیرند، و کاری میکنند که از آن نفرت پیدا کنید. به جای اینکه از عقاید متفاوتِ افراد قدردانی کرده و از آنها یاد بگیرند، افراد قضاوتگر خودشان را بالاتر از دیگران میدانند و عقاید دیگران برایشان هیچ حرمتی ندارد. افراد قضاوتگر میل شما برای حضور در جامعه به عنوان یک فرد مشتاق و ابرازگر را خفه میکنند، پس بهتر است تا هرچه زودتر ارتباطتان با آنها را قطع کنید.
-
خودبینان
افراد خودبین، به طور قطع راهی برای هدر دادن وقت و انرژی هستند چرا که تمام اعمال شما را تحت نام یک چالش شخصی میبینند. خودبینی و تکبر نوعی از اعتماد به نفس اشتباه است که همیشه احساساتی نظیر ناامنی را برای مالکانش پدید میآورد. دانشگاهی در آرکان طی تحقیقی متوجه شد که تکبر، همبسته از مشکلاتی است که در محل کار ایجاد میشوند. افراد متکبر اصولاً عملکرد ضعیفتری نسبت به دیگران دارند، به همهچیز مخالفند و از مشکلات آگاهی بیشتری رنج میبرند.
وقتی آنها را شناسایی کردید، چگونه باید از خودتان محافظت کنید؟
افراد سمی شما را دیوانه میکنند چرا که اخلاق و رفتارشان غیرمنطقی است. اصلاً شک به دلتان راه ندهید _ رفتار آنها به طور قطع بر خلاف منطق است، پس چرا باید خودتان را وادارد کنید که از احساسی به آنها پاسخ دهید و به درون باتلاقشان کشیده شوید؟
هرچهقدر که یک نفر غیرمنطقیتر باشد، راحتتر میتوان او را در از زندگی حذف کرد و خودمان را از دست تلههایش رها کرد. سعی نکنید تا این افراد را در بازی خودشان شکست دهید. از نظر احساسی از آنها فاصله بگیرید و فعل و انفعالات خودتان را نیز با این دیدگاه پیش ببرید که گویی این افراد یک نوع پروژهی علمی برای شما هستند. هیچ لزومی ندارد تا به هرج و مرج احساسی آنها پاسخ دهید _ تنها حقیقتِ موجود همین است.
برقرار داشتنِ یک فاصلۀ احساسی، آگاهی و دانش را میطلبد. شما نمیتوانید یک نفر را از فشردن دکمههای حساستان بازدارید، مگر اینکه بدانید دقیقاً چه زمان اتفاق میافتد. گاهی مواقع شما خودتان را در شرایطی مییابید که متوجه میشوید باید همهچیز را از آغاز دسته بندی کنید و بهترین راه برای پیشرفتن را انتخاب کنید. این مورد هیچ اشکالی ندارد و نباید از آن بترسید، به خودتان برای این کار وقت بدهید.
بیشتر مردم چنین فکر میکنند که اگر با افراد مشابهی کار یا زندگی میکنند، هیچ راهی برای کنترلِ این هرج و مرج در نظر ندارند. من حقیقت را به شما گفتم. زمانی که یک فرد سمی را شناسایی کردید، از آن زمان است که رفتار آنها برایتان قابل پیشبینیتر شده و راحتتر میتوانید دلیل آن را بفهمید.
این مسئله ذهن شما را برای تفکر منطقی مجهز میکند و میتوانید بفهمید که چه زمانی باید با آن کنار بیایید و چه زمانی سنگر را ترک نکنید. شما میتوانید حد و مرزهایی برای خودتان وضع کنید، اما باید کاملاً آگاهانه و فعالانه این کار را انجام دهید. اگر اجازه بدهید که همهچیز به طور طبیعی رخ دهد، آن زمان است که مدام خودتان را درگیر یک مکالمۀ معذبکننده مییابید.
اگر شما حد و حدود خاص خودتان را وضع کنید و تصمیم بگیرید که چه زمانی درگیر چنین افرادی شوید، آن وقت به راحتی هرج و مرجِ وارده را کنترل میکنید. تنها حقۀ این توانایی این است که به تفنگهایتان بچسبید و هرزمان که افراد سمی سعی کردند از مرزهای شما تجاوز کنند _ که قطعاً تلاششان را خواهند کرد _ این اجازه را به آنها ندهید.