نگاهی بر سه عامل اصلی ترس در سخنرانی و راههای رویارویی با آنها (1)
ترس در سخنرانی و راههای رویایی با عوامل آن تقریبا به یک تیتر تکراری تبدیل شده است که هر سخنرانی بارها مطالب مرتبط با آن را مطالعه کرده ولی احتمالا به همان اندازه هم نتیجه نگرفته است! حس ترس و نگرانی که از مواجه شدن با یک جمعیت بزرگی از افراد داریم دقیقا مشابه با حس تنها ماندن و رها شدن در ناکجا است. حسی که هر کسی ممکن است تجربه نکرده باشد. اما اگر بدانید که عامل و ریشه این ترسها دقیقا از کجا منشا میگیرد حتما مدیریت تیرهترین ترسها در سخنرانی سادهتر از آن چیزی خواهد بود که فکر میکنیم.
جالب است بدانید که هر یک از این ترسها از یک نقطه خاص در مغز منشا میگیرند. نقاطی حساس که زاینده ترس و وحشت ما در موقعیتهای گوناگون هستند. این بار و در این آموزش، سه عامل اصلی ترس در سخنرانی و راههای رویارویی با آن را از دیدگاهی کاملا علمی مطالعه در دانشگاه زندگی مطالعه خواهید کرد.
نگاهی بر سه عامل اصلی ترس در سخنرانی و راههای رویارویی با آنها
آن میزان از هیجان و اضطرابی که ما کسب میکنیم از سه نقطه مهم در مغز متولد میشوند:
- مغز قدیمی یا در اصطلاح علمیتر مغز خلفی
- مغز میانی
- مغز جدید یا در اصطلاح علمیتر مغز قدامی
در این مطلب قرار نیست ساز و کار فیزیولوژیک به وجود آمدن استرس را در بخشهای مختلف مغز بررسی کنیم؛ بلکه قرار است نگاهی ساده و ریزبینانه به عوامل ترس در سخنرانی و راههای رویارویی با آنها داشته باشیم.
ترس از سخنرانی که از ناحیه خلفی مغز ناشی میشود
مغز قدیمی یا ناحیه خلفی مغز مهمترین نقطهای است که در کسری از ثانیه و به صورت متناوب محیط و شرایط اطراف را اسکن میکند. به زبان ساده این که ما در هر شرایطی ایمن میمانیم را به مغز خلفی خود یا مغز قدیمی مدیون هستیم!
جزئی از یک گروه بودن و تایید شدن توسط بقیه یکی از نیازهای اساسی ما بوده و میباشد. از قدیم مردم برای این که بتوانند خود را در برابر بلایای طبیعی بهتر حفظ کنند جز گروه یا قومیتهای مختلف در میآمدند و با نام همان گروه زندگی میکردند. زمانی که هر یک از این افراد از گروه خارج میشد با توجه به فرمان مغز خلفی یا مغز قدیمی در حالت آمادهباش قرار میگرفت؛ چون خروج از گروه برابر با مرگ بود!
اکنون میدانیم که حتی در چنین موقعیتی باز هم قرار نیست بمیریم؛ اما مغز ما همچنان همان واکنش را نشان میدهد. یعنی به محض این که با یک گروه غریبه رو به رو میشویم که جزئی از آنها نبودهایم مغز قدیمی ما باعث رخ دادن دو عکسالعمل محتمل در ما میشود:
- فرار از سخنرانی: به خاطر ترس از سخنرانی سعی میکنید حرف نزنید. اگر هم حرف بزنید آن قدر سریع و با شتاب سخنرانی میکنید تا همه چیز زودتر تمام شود
- بیدفاع شدن در صحنه در سخنرانی: وقتی که روی صحنه میروید نظیر یک پیادهنظام خسته هستید که کاملا خلع سلاح شده است. حالتی که احساس میکنید همه چیز تصنعی بوده و ذهنتان از کلمات خالی شده است
راههای مدیریت مغز خلفی و غلبه بر ترس ناشی از آن
حالا که عامل اول ترس در سخنرانی را شناختید باید بتوانید این غول بزرگ را که خالق تمام تنشهای روانی و فیزیکی شما روی صحنه سخنرانی است شکست دهید. از این رو از اقدامات زیر غافل نشوید:
عصبانیت و تنشهای روانی خود را بپذیرید
اولین گام این است که تنشهای روانی خود را به خوبی بپذیرید. این تنشها را باید از همان ابتدا که در سخنرانیهای مختلف شرکت میکنید به عنوان یک همراه و همدم واقعی بپذیرید. بهتر است از قبل با نشانههای بالینی استرس آشنا باشید تا بتوانید خودتان را بهتر ارزیابی نمایید. به محض وقوع استرس باید به فکر مشکلات گوارشی که ممکن است بروز کند باشید. این که جریان غذا با سرعت هر چه تمام در مسیر معده حرکت کند و ترشح اسید معده نیز افزایش یابد نشانگر تغییراتی هستند که بعد از وقوع استرس مشاهده میکنید. یا این که دچار بیخوابی و خستگی مفرط میشوید و کمی بعد از این که سخنرانی کنید احساس سردرد و خستگی دارید. در چنین شرایطی بهتر است این نشانهها را به عنوان الگوی هیجانی خود بشناسید تا اقدامات بهتری در مقابل آنها داشته باشید.
به این حالات به مرور عادت کنید
همان طور که میدانید آن شدت استرسی که از رویارویی با یک جمع ممکن است تجربه کنید به مرور زمان که سخنرانی کنید کاهش مییابد. اما در هر صورت مغز خلفی یا مغز قدیمی ما در هر شرایط تازه بخشی از استرس را ردیابی میکند و برای مقابله با آن سیستم هورمون درونریز بدنی را تحریک میکند. بنابراین باید خودتان را به حدی طبیعی و نرمال از استرس عادت دهید.
بخش دوم این عوامل را در آموزش بعدی دانشگاه زندگی دنبال کنید.