4 عادت بد سخنرانان باتجربه که باید برای همین امروز کنار گذاشته شوند
همه ما کارهای بیهوده و نامطلوبی در طول روز انجام میدهیم که از آنها به عنوان عادات نپسند یاد میشود. مثل عادت به دیر خوابیدن در حالی که میدانیم خواب مناسب و به موقع برای بدن ضروری است. یا عادت به بیقانونی هنگام رانندگی در سطح خیابانهای شهر که تقریبا برای همه تبدیل به هنجار شده است! در سخنرانیها دقیقا مثل زندگی روزانه عاداتی وجود دارد که نامطلوب بودن آنها برای سخنرانان شناخته شده نیست؛ چه برسد به این که در صدد ترک آن برآیند. این در حالی است که عادت بد سخنرانان هر چه که باشد قطعا از دید مخاطب دور نمیماند!
شاید وقتی که به خودتان نگاهی میاندازید و وضعیت حرفهای خود را محک میزنید با انسانی خوشرو، حرفهای، متخصص و اهل فن سخنرانی و متعادل در حرفه خود رو به رو میشوید که پیوسته از فعالیت خود لذت میبرد؛ اما در حقیقت همه سخنرانان علیالخصوص سخنرانان با تجربه گرفتار عاداتی میشوند که با وجود تمام مهارتی که کسب کردهاند همچنان مشهود است.
با دانشگاه زندگی همراه باشید؛ مجموعهای از این عادات را در مصاحبت با سخنرانان باتجربه گردآوری و طبقهبندی کردهایم که آگاهی از آنها حتما برایتان کارآمد خواهد بود.
4 عادت بد سخنرانان باتجربه که باید برای همین امروز کنار گذاشته شوند
وقتی به زندگی هر فرد نگاه میکنیم متوجه میشویم که هر انسان در حصار عادتهای خوب و بدی است که در زندگی با آن سر و کار دارد. در سخنرانی به دلیل موقعیتهای مختلف ایستادن و نشستن ما، عادات مختلفی که داریم بیشتر بروز پیدا میکنند. اصلا فضای سخنرانی و اضطراب ناشی از سخنرانی مقابل جمع به شکلی است که فرد سخنران قادر به کنترل رفتارهایی که ناشی از عادات همیشگی هستند نیست و در واقع به این دلیل عادات بد سخنرانان جلوه میکنند. البته بعضی از این عادتهایی که در سخنرانیها داریم خیلی جزئی و ریزتر از آن هستند که متوجه آنها شویم. علت هم واضح است؛ مدیریت و سکانسبندی کل سخنرانی تمرکز زیادی میخواهد و ما را از پرداختن به امور جانبی بازمیدارد.
عادت اول: لبخندهای پلاستیکی سخنران!
شاید هرگز به این موضوع فکر نکرده باشید اما برخی از حالات لبخند، خصوصا لبخندهای کنترلشدهای که هرگز از روی لبان سخنران محو نمیشوند یک عادت بد سخنرانان باتجربه میباشد که معمولا خودشان به این موضوع پی نمیبرند.
اگر به عنوان یک مخاطب به سخنرانی دیگران نگاه کرده باشید گاهی لبخندهای تصنعی یا بهتر بگوییم؛ لبخندهای پلاستیکی آنها مخاطب را دلزده میکند. علت این لبخندهای دائمی اجباری حتی زمانی که موضوع بحث جدی میشود هم به دوران حرفهای ابتدایی هر سخنران مربوط میشود. زمانی که سخنران تصور میکند لبخندهای پلاستیکی روی لب ابزاری برای حفظ صمیمیت بین او و مخاطبان است و تا پایان سخنرانی انرژی مثبت منتقل میکند!
این حالت از الگوهای حرفهای شما هم بوده است؟ چند بار خودتان را در حالی که مشغول حفظ لبخندهای مصنوعی پلاستیکی بودهاید مشاهده کردهاید و از این موضوع خوشحال بودهاید؟!
سخنرانان این ترفند را هنگام بازگو کردن واقعیات تلخ و ناگوار جدی در سخنرانی به کار میبرند. اما به مرور عادت بدی میشود که تا مدتها با آنها میماند. در حالی که راهبرد مناسب حفظ حالت ریلکس و آرامش صورت در هنگام بازگو کردن وقایع جدی و احتمالا ناگوار است.
حالا که احساس میکنید بخش از احساستان را با حذف لبخندهای پلاستیکی مخفی میکنید بهتر است با تمرکز بیشتری روی متن سخنرانی کار کنید.
عادت دوم: تکیه بر حافظه انسانی!
افراد به عنوان یک سخنران مبتدی معمولا تک به تک جملات و کلمات را به صورت یادداشت همراه خود در سخنرانی میبرند. به مرور زمان و با کسب مهارت کافی این جملات کوتاهتر و به کلمات کلیدی تبدیل میشوند و در نهایت سخنران با حافظه و خلاقیتی که دارد بین کلمات و عبارات ارتباط برقرار میکند.
تقریبا خیلی از سخنرانان به مرور زمان از این که یادداشت یا نوت به همراه ببرند اجتناب میکنند و با تکیه بر حافظه انسانی به سخنرانی میپردازند؛ اما این وسط تناقضهایی وجود دارد. اول این که در مرحلهای از سخنرانی، پیشرفت سخنران با وجود تمام مهارتی که دارد بدون بازگشت به عقب و بررسی یادداشتهای سخنرانی ممکن نیست. سخنران نیاز دارد به این نوشتهها عقبگردی داشته باشد و با استفاده از این روش به سخنرانی بپردازد.
رمز موفقیت بسیاری از سخنرانان برای رهایی از همین عادت سخنرانان باتجربه توجه به سخنرانی یکدیگر و کسب تجربه است. این که فردی به عنوان ناظر نقاط ضعف کار را به شما گوشزد کند بهترین راه برای ارائه یک سخنرانی بینقص است.
عادت سوم: پافشاری بیهوده و بیش از حد
یکی از کلیدهای استفاده از طنز در سخنرانی اغراق و افراط در بیان مسائل است. طنز فقط یک مثال ساده است که میتواند بیانگر پافشاری بیش از حد سخنران باشد. هزار و یک موضوع متفاوت در سخنرانی وجود دارد که میتواند با پافشاری بیهوده و بیش از حد سخنران، از چشم مخاطب اصطلاحا بیفتد!
فرض کنید قصد دارید برای عوض کردن حال و هوای بحث یک خاطره جالب تعریف کنید و آن را به صورت تئاتر روی صحنه با act یا حرکات متنوع خود نشان دهید. شاید تصور کنید اغراق و پافشاری بیش از حد شما روی یک سوژه بیشتر مخاطب را به خنده وادار میکند اما حقیقت آن است که خیلی از مخاطبان به پافشاری و اصرار شما نسبت به سوژهها واکنشی نشان نمیدهند!
از نمونههای عادت بد سخنرانان همین موضوع است و رعایت تعادل در انتخاب موضوعات و پرداختن به آنها کلیدی جلوگیری از آن است.
عادت چهارم: زمانی که قدرت سخنرانی نتیجه عکس میدهد!
سخنرانی حس متفاوتی از تمام حسهای دنیا را به سخنران میدهد. وقتی که روی صحنه میایستید و متوجه جمعیتی میشوید که به یکباره فقط و فقط برای شما سکوت کردهاند احساس میکنید در راس قلههای بلند دنیا قرار دارید و مخاطب دقیقا در چنگ شما است. همه چیز آماده است تا شما از قدرت سخنرانی خود استفاده کنید و توانمندیهایتان را به رخ بکشید. اما امان از آن لحظه که قدرت شما نتیجه عکس بدهید و از اصلیترین موضوع بحث دور شوید!
نمونه عادت بد سخنرانان با تجربه و مبتدی همین دور شدن از موضوع اصلی سخنرانی است. این حالت زمانی رخ میدهد که آن قدر مشغول گفتگو مفرح با مخاطبان خود میشوید که موضوع اصلی از زیرنظرتان گم میشود.
salam. khoob bod. mamnoon