6 سوالی که برای کشف مسیر زندگی باید از خودتان بپرسید (2)
در بخش قبلی در باب کشف مسیر زندگی گفتیم که گاهی مجبور میشویم سوالاتی را از خودمان بپرسیم که برای جواب دادن به آنها مجبور هستیم خودمان را در دو راهی سختی قرار دهیم. دو راهی عجیبی که باعث میشود وجدانمان بیدار شود و بتوانیم با چشمی بازتر مسیر اصلی زندگیمان را برگزینیم.
در ادامه مطلب قبلی، آموزش دیگری در دانشگاه زندگی میخوانید که کمک میکند به وسیله رویارویی با پاره دیگری از سوالات، بهتر این مسیر را کشف کنید.
6 سوالی که برای کشف مسیر زندگی باید از خودتان بپرسید
برخی از این سوالات ممکن است برایتان عجیب باشد. مثل این سوال که دقیقا چه چیزی در هشت سالگیتان وجود داشته که شما را به گریه وادار کرده است؛ چون همان چیز میتواند اکنون هم شما را گریه بیندازد و باعث شود افسوس اکنون را بخورید. یا این که شکستهای زندگیتان را همچون یک ساندویچ با دورچین تمام ناکامیهایی که تجربه کردهاید میل کنید!
در ادامه با سایر سوالاتی که در کشف مسیر زندگی به شما کمک خواهند کرد همراه وب سایت دانشگاه زندگی، سایت مسیر زندگی به انتخاب خودتان باشید!
چه چیزی خواب و خوراک را از شما سلب کرده است؟!
همه ما در طول عمر با موقعیتهای مشابهی رو به رو میشویم که آن قدر سرمان شلوغ بوده که نتوانستیم حتی ناهار یا شام بخوریم و به وضعیت گرسنگی خود فکر کنیم! شاید هم خیلی از دانشمندان دنیا مثل نیوتون این وضعیت مشابه را در زندگی خود بیشتر از همه ما داشتهاند و همین باعث شده تا دائما به آنها برای صرف یک نوشیدنی یا غذا تذکر داده شود!
اما برای ما افرادی که از درجه هوشی معمولیتری برخوردار هستیم آن چیزی که مانع از غذا خوردن و دستشویی رفتن ما میشود مطالعه نیست؛ بلکه عاداتی مثل گوشی موبایل، بازیهای اینترنتی و یا گشت و گذار بیهوده در خیابانها است! مثلا اگر شما یک بازیکن حرفهای بازیهای ویدیویی بوده باشید این حس را به خوبی درک میکنید و در این زمینه با همه افرادی که اوقات زیادی از روز را برای بازی سپری میکنند همدردی خواهید کرد.
اعتیاد یا عادت به بازیهای کامپیوتری یا گوشیهای موبایل و فضای مجازی یک موضوع پیچیده است. در این حالت فرد بیش از این که با محیط بازی، داستان یا گرافیک آن علاقمند شده باشد مایل است تمام تلاش خود را کند تا در این زمینه از رقبا برتر باشد و بتواند جلوتر برود. اما به مرور زمان همه بازیکنان متوجه میشوند که میتوانند بدون کامپیوتر و گوشی هم زندگی کنند و متوجه می شوند که با سرگرم کردن خود با این قبیل چیزها، به زمان خود خیانت کرده اند و زمان زیادی را از دست داده اند.
شاید این عادتی که بسیار هم زمانبر است برای شما چیزی متفاوت باشد. هر چه که باشد فرقی نمیکند. همه ما برای پیدا کردن مسیر زندگی نیاز داریم از آن چیزهای وقتگیر بیهودهای که خواب و خوراکمان را از ما گرفته است دوری بجوییم!
چه طور میتوانید خودتان را نگرانتر کنید؟
پیش از این که بخواهید در انجام یک امر مهم خوب ظاهر شوید باید همان کار را یک بار با شکست انجام داده باشید تا بتوانید مسیر درست را خودتان تشخیص دهید. برای این که در یک کار شکست بخورید لازم است دلهره پیدا کنید و همین نگرانی شما را دستپاچه کند. اما افسوس که همه مردم سعی دارند خودشان را در انجام کارها کاملا آرام جلوه دهند و در آرامش کامل به سر ببرند مبادا نگرانی به خود راه داده باشند!
به طور منطقی هر چه قدر انسان از چیزی که او را نگران میکند بیشتر فاصله بگیرند هرگز نمیتواند امری مهم را با موفقیت به مرحله عمل برساند. بنابراین همچنان آسیبپذیری و پذیرش ریسک و خطرات مطرح میشود.
در کشف مسیر زندگی نگرانتر از همیشه باشید و سعی کنید خطرات را به جان بخرید. برخی از دلایل برای سرباز زدن از انجام کارها منطقی نیستند. مثلا وقتی که دور از دید دیگران بخواهید از پذیرش یک شغل یا ارتقا شغلی انصراف بدهید اصلا منطقی نیست. اما در مقابل اگر به خاطر رسیدگی به زندگی شخصیتان نخواهید وارد یک موقعیت تنشزا شوید این بار حق دارید.
چه طور قرار است جهان اطرافتان را نجات دهید؟
دنیای اطراف ما رو به نابودی است. این یک جمله خطیر و تهدیدکننده برای همه کسانی است که روی کره زمین زندگی میکنند و تخریب تدریجی تمام امور فیزیکی و غیرفیزیکی را به چشم میبینند. بنابراین لازم است در کشف مسیر زندگی تا حد زیادی از علاقه و تمایلات شخصی خود فاصله بگیریم و به ارزشها و معیارهای همگانی توجه بیشتری داشته باشیم.
این ارزشهای جهانی میتوانند مشکلات اقتصادی، چالشهای زیست محیطی، مسائل اجتماعی و آسیبهای مرتبط با آن و در کل تمام مشکلاتی باشد که این روزها برای مردم دغدغه شدهاند.
در کشف مسیر خودتان به مشکلات اطرافتان توجه داشته باشید. ببینید کدام مشکل برای شما از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است و میتوانید قدمهایتان را در راستای برطرف کردن آنها بردارید.
اگر قرار باشد منزل خود را برای مدتی یا همیشه ترک کنید، کجا میروید؟
برای خیلی از ما معنی رضایت آن چیزی نیست که اکنون با آن زندگی میکنیم. رضایت با همان شکل و سیاق قدیمی خود در زندگی ما در جریان است و ما بدون هیچ ریسکی و با بیتفاوتی کامل غرق در کلیشههای زندگی هستیم؛ بی آن که چیزی حواسمان را پرت کند!
این در حالی است که خیلی از مردم نمیدانند حس رضایت، معلول عمل است؛ نه علت آن!
در زندگی خود جستجو کنید و ببینید اولویت اولتان برای گذراندن روز چیست؟ تصور کنید فردی روی سرتان اسلحه کشیده است و شما را تهدید کرده که همین حالا از خانه بیرون بروید و به هر کاری غیر از خوابیدن مشغول شوید. آن مسیری که انتخاب میکنید همان مسیر زندگی شما خواهد بود!