6 سوالی که برای کشف مسیر زندگی باید از خودتان بپرسید (1)
فقط خودتان را نبینید که شاید در هر سن و سالی که قرار دارید مسیر زندگی مشخصی دارید و توانستید به یک هدف واحد برسید. افرادی در دنیا و حتی همین دور و اطرافتان وجود دارند که اهداف و مسیر زندگیشان را بیشتر از لباسهای راحتی که در منزل پوشیدند و عوض نمودند تغییر دادند! شاید برای بار اول خندهدار به نظر برسد اما حقیقت همین است و بسیاری از ما انسانها در طور زندگی با این که سالهای سال از سن مدرسه رفتنمان و فارغالتحصیلی از دانشگاهها میگذرد هنوز سرنخ اساسی در ارتباط با آن راهی که میخواهیم طی کنیم در دست نداریم. گویا کشف مسیر زندگی با این که درس خواندیم، شغل پیدا کردیم و حتی به مرحله درآمدزایی و تشکیل زندگی مستقل رسیدیم باز هم دشوار است!
در مسیر کشف و رسیدن به راه اصلی زندگی همیشه سوالات متفاوت و شاید تکراری در ذهن شکل بگیرد. این که از زندگیام چه میخواهم؟ چه کاری را بیشتر دوست دارم انجام دهم؟ چه چیزی مرا در این دنیا بیش از هر شغل و پیشه دیگری به وجد میآورد؟ گاهی هم این تفکرات خستهکننده و ملالآور میشوند؛ چون این چالش همیشگی گاهی بدتر ما را سردرگم میکند و ممکن است با خودمان بگوییم اصلا قرار نیست هر آدمی به یک ماموریت ویژه در زندگیاش برود! همین که تنفس میکند و با افرادی که آنها را دوست دارد معاشرت میکند کافی است!
با وجود این دیدگاه همچنان دغدغهای مبهم در طول زندگی ما را قلقلک میدهد تا این که به یک هدف واحد برسیم؛ حتی اگر دیدگاهمان نسبت به کشف یک مسیر ثابت منفی باشد. شاید پاسخ دادن به این سوالات تکراری مثل این سوال که از زندگی چه میخواهیم مشکل باشد؛ چون جواب ثابتی برای هیچ سوالی در این دنیا وجود ندارد و همیشه اما و چراهایی هستند که پاسخ ما را نقض کنند؛ با این حال در دانشگاه زندگی، وب سایتی که حالا به وب سایت مسیر زندگی شما تبدیل شده است قصد داریم با طرح چند سوال متفاوت بهتر به کشف مسیر زندگیتان کمک کنیم.
6 سوالی که برای کشف مسیر زندگی باید از خودتان بپرسید
اگر با ماهیت مسیر زندگی آشنا شده باشید اکنون به خوبی میدانید که این مسیر هرگز از قبل تعیین نشده است و این خود ما هستیم که باید یک مسیر مندرآوردی را به خودمان و اطرافیانمان تحویل دهیم تا احساس سربلندی کنیم! بنابراین اگر بخواهیم در این راه منفعل عمل کنیم ممکن است جاده ما را به سمت پرتگاه هدایت کند!
برخی از سوالات متفاوتی که برای کشف مسیر زندگی میتوانید از خودتان بپرسید عبارتند از:
ساندویچ شکستهای زندگیتان را با چه چیزی میل میکنید؟!
شاید از شنیدن این سوال شوکه شده باشید اما باید باور داشت که اگرچه تمام تلاشمان را به کار میبریم اما گاهی همه چیز دقیقا بر عکس تصوراتمان رخ میدهد.
در نگاه اول ممکن است این دیدگاه را بدبینانه تلقی کنید اما باید پذیرفت که هر قسمت از این مسیر فداکاری میطلبد و گاهی هم در عوض فداکاری باید هزینههایی را برای طی کردن بخشی از راه بپردازیم.
بگذارید راحتتر این موضوع را بررسی کنیم. اگر بخواهید یک کارآفرین موفق شوید اما نخواهید مزه قرض و وام و استرس بازپرداخت آنها را بچشید چه طور قرار است یک کارآفرین شوید؟ اگر قرار است یک نقاش زبردست باشید ولی نتوانید بارها مردود شدن اثر هنری خود را در جشنوارهها بپذیرید چه طور قرار است یک نقاش حرفهای شوید؟
با این اوصاف شاید بهتر باشد ساندویچ شکست خود را با یک مزیت رقابتی میل کنید؛ مزیتی که باعث میشود شما در این دوره قویتر ادامه دهید و به مسیری که در آن قرار گرفتهاید بیشتر ایمان داشته باشید.
چه چیزی در این سن، هشت سالگی شما را به گریه میاندازد؟!
همه ما در کودکی عاشق انجام دادن کارهایی بودهایم که اکنون شدیدا با آنها بیگانه هستیم. مثلا خیلی از افراد در سنین نوجوانی اهل قلم بودند و علاقه زیادی به نوشتن داستانهای قهرمانی یا مطالعه کتابهای مرتبط با آن داشتند؛ اما اکنون سرانه مطالعه آنها زیر یک کتاب در هر پنج سال است! این سرکوب عجیب و مبهم علاقه از کجا منشا میگیرد؟ از یک فشار اجتماعی برای ادامه درس خواندن و نپرداختن به کارهای جانبی یا عدم تشویق شدن توسط اطرافیان؟
هر چه که باشد مهم نیست. مهم آن است که فعالیتهای فعلی شما هرگز هشت سالگیتان را به وجد نمیآورد و حتی باعث میشود خودِ هشت ساله شما بابت این موضوع گریه کند! شاید اگر هشت سالگی شما از بیست سالگیتان بپرسد که چرا دیگر نقاشی نمیکند یا نویسندگی را ادامه ندادید بگوید چون حس میکردم در این کار خوب نیستم! جالب است بدانید که این جوابی که شما را در سن هشت سالگی به گریه میانداخته اکنون هم میتواند خودِ بیست ساله شما را افسرده کند.
بنابراین یکی از راههای کشف مسیر زندگی برگشتن به عقب و توجه به فاکتورهایی است که یک زمانی از انجام آنها احساس لذت میکردید و اتفاقا حس میکردید در آن زمینه مستعد بودهاید.
مسائل روانشناسی خود را از قبیل مشاوره ازدواج و مشاوره خانواده و طلاق و… را با ما در میان بگذارید.