به نظر شما، شاد زیستن چه جزئیاتی دارد؟ برای اینکه شاد و خوش‌حال باشیم و از لحظه‌لحظه‌ی زندگی‌مان لذت ببریم، باید چه استانداردهایی در زندگی ما وجود داشته باشد؟
مطمئنا عده‌ی زیادی می‌گویند برای شاد زیستن نیاز به ثروث مالی داریم، برخی می‌گویند خانواده‌ای که آرام و مهربان باشند باعث ایجاد زندگی شاد می‌شود و عده‌ی دیگر هم زندگی در یک مکان بی‌سروصدا و رؤیایی را لازمه‌ی شاد زیستن معرفی می‌کنند. در ادامه‌ی این مطلب، قصد داریم به شما بگوییم که زندگی شاد به هیچ‌یک از این نکات مربوط نیست! با ما همراه باشید:
تکنیک‌های شاد زیستن و داشتن یک زندگی شاد!
قصدمان از ارائه‌ی نکات آموزشی که در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم، این است که متوجه شوید احتمالا تا کنون مسیر شادبودن و رسیدن به شادی در زندگی را اشتباه طی کرده و از راه اصلی منحرف شده‌اید! چه‌طور؟ در ادامه‌ی مطلب، شخصاً متوجه‌ی آن خواهید شد.
1_ مهم‌ترین نکته برای شاد زیستن: شادی را به چیزی گره نزنید
چه قبول کنید، چه نکنید، چه بعد از مطالعه‌ی این بخش کلا آن را دور بیندازید و هزار “چه” دیگر… مهم‌ترین نکته برای شادزیستن همین است! اینکه زندگی شادتان را به چیزی گره نزنید. نیمی از ما انسان‌ها صرفا یاد گرفته‌ایم که برای شادبودن “باید” ثروت کافی داشته باشیم. در اصل تصور می‌کنیم ثروت قرار است یک روزِ شاد برای ما بسازد و کل زندگی‌مان را لذت بخش کند.
بیایید کمی در این بحث دقیق‌تر شویم؛ شادی، یک حس ذهنی است و لازم است هر کسی این را بداند. اما اگر کمی حافظه داشته باشیم احتمالا یادمان هست که از بچگی هم دائما این حس ذهنی را به داشتن و نداشتن چیزهای مادی یا غیرمادی دیگر گره می‌زدیم. یک بار تصور می‌کردیم با فارغ‌شدن از مدرسه و درس خواندن، انسان‌های شاد و خوشبختی می‌شویم، بار دیگر، داشتن یک دوچرخه‌ی قرمز رنگ ما را به انسانی شاد تبدیل می‌کرد و یک بار هم خرید یک دستگاه کنسول بازی و چیزهایی مثل اینها.
نمی‌دانیم به کدام‌یک از این خواسته‌های خودتان رسیده و به کدام‌یک نرسیده‌اید. اما حتی اگر هیچ یک از آنها را هم به دست نیاورده باشید، می‌توانید در اطراف‌تان انسان‌هایی را مشاهده کنید که اغلب خواسته‌های چند سال پیش خودشان را به دست آورده‌اند. به نظرتان آنها شادی مورد نظر شما را دارند؟ آیا شادی‌ها با یک دوچرخه و رایانه و اتمام تحصیل به زندگی ما وارد شدند؟ هرگز چنین نیست!
در ادامه هم داستان به همین صورت است. دوچرخه‌ی قرمز رنگ دیروز که شاد زیستن ما به آن وابسته بود در گوشه‌ی انباری افتاده و امروز شادی ما به خرید فلان ماشین شاسی بلند گره خورده است. دستگاهِ بازی در اتاق‌مان قرار دارد اما هنوز به فکر داشتن یک منزل یا ویلای رؤیایی در نقطه‌ای خوش آب‌وهوا از کشوریم و هزار موضوع دیگری که قرار است چهره‌ی شادِ زندگی را به ما هدیه کنند.
دوستان! شاید دیگر زمان واقع بینی باشد، نمی‌گوییم هیچ‌یک از موارد نام برده باعث بهترشدن زندگی‌مان نمی‌شوند، اما می‌گوییم شادزیستن یک حس ذهنی است و تا زمانی که آن را با داشته‌های زمان حال احساس نکنید، یاد نمی‌گیرید که چگونه در بهترین شرایط، این حس را در ذهن خود به‌وجود بیاورید. پس به‌عنوان قدم اول، باید نسبت به چیزی که دارید احساس رضایت داشته و سعی کنید با آن شاد باشید؛ چه‌طور؟ با شکرگزاری!
2_ شکرگزاری
تاکنون چند بار به خاطر سلامتی‌تان از خدا شکرگزار بوده‌اید؟ جواب این یکی را می‌دانیم؛ به تعداد دفعاتی که یک انسان معلول را در خیابان یا تلویزیون دیده‌اید! نهایتا یکی دو بار بیشتر. تاکنون چند بار به خاطر داشتن غذای خوشمزه شاکر خدا بوده‌اید؟ به تعداد دفعاتی که موضوعی شما را یاد گرسنگان در فلان شهر یا استان انداخته. چند بار تا امروز شکرگزار داشتن فلان و بهمان چیز بوده‌اید؟
اما چند بار تا حالا به خدا به خاطر نداشتن و نبودن چیزهای مختلف در زندگی شکایت کرده‌اید؟ ده‌ها و صدها بار! ما انسان‌ها تا زمانی که قدرت شکرگزاری را یاد نگیریم، نمی‌توانیم در واقعیت شاد باشیم. ما باید یاد بگیریم سیبی که ظهر تابستانی در دهان می‌گذاریم واقعا یک بهانه‌ی مناسب برای شکرگزاری و شاد زیستن است. تخت‌خواب نرمی که زیر کمر داریم، پاهای قوی، دستان قدرتمند، سقف خانه، بخاری گرم و کولری که در اوج گرما یک زندگی کاملا رضایت بخش به ما هدیه می‌دهد، همه و همه بهترین بهانه‌ها برای شادبودن هستند.
همه‌ی موهباتی که در اطراف ما وجود دارند، بهترین هدایا برای رسیدن به شادی در زندگی هستند. آیا می‌گوییم مثل انسان‌های روحانی و عارف دائما از کوچکترین چیزها هم شکرگزاری کنید؟ نه، ولی می‌گوییم به چیزهایی که واقعا زندگی‌تان را لذت بخش کرده‌اند توجه داشته باشید و بابت آنها ناشکری نکنید.
در ادامه‌ی این تکنیک شاد زیستن، پیشنهاد می‌کنیم حتما “کتاب معجزه‌ی شکرگزاری از راندا برن” را مطالعه کنید. با خواندن و عمل کردن به تمرین‌های این کتاب، علاوه بر افزایش حس رضایت، می‌توانید از جادوی شکرگزاری برای رسیدن به بقیه‌ی ثروت‌های مادی و معنوی زندگی، مثل همان ماشین شاسی بلند(!) و… استفاده کنید.
3_ بخشش داشته باشید
یکی از تکنیک‌های شاد زیستن که می‌تواند باعث افزایش احساس رضایت نسبت به زندگی شود، بخشیدن است. چه بخشش مالی و چه بخشش ذهنی.
زمانی که یک پول ناچیز به فقیر کنار خیابان کمک می‌کنیم، فارغ از مستحق بودن یا نبودن او، احساس رضایت از زندگی به ما داده می‌شود. همین‌طور زمانی که از اشتباهات کوچک و بزرگ دیگران بدون توجیه مناسبی می‌گذریم، احساس شاد بودن در ما زیاد می‌شود.
شاید در نگاه اول تصور کنید با بخشیدن دیگران به خودمان ظلم کرده‌ایم، اما اگر کمی فکر کنیم می‌فهمیم ظلم واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که نیمی از روزمان را به فکر افراد دیگر و اشتباهات‌شان می‌گذرانیم. بنابراین، برای جلوگیری از کاهش انرژی ذهنی و کیفیت زندگی شاد، سعی کنید بخشنده باشید.
4_ زیبایی را ببینید
دقت کرده‌اید که در ایران، اعضای شهری که منابع طبیعی زیادی دارد، علاقه‌مند به مشاهده‌ی آثار تاریخی‌اند و شهرهایی که آثار تاریخی دارند، مردمانش دوست دارند در طبیعت زندگی کنند؟ این موضوع صرفا مختص به ایران نیست. ما انسان‌ها باید یاد بگیریم زیبایی‌ها را ببینیم. چند بار تا الآن حین ردشدن از کنار یک جاذبه‌ی توریستی شهر خودتان، صبر کرده و به تمام زوایای آن دقت کرده‌اید؟ چند بار سعی کرده‌اید از آن لذت ببرید و زیبایی‌هایش را ببینید؟ اصلا چنددفعه به درخت‌های کنار خیابان دقت کرده‌اید؟
برای شاد زیستن، سعی کنید زیبایی‌ها را ببینید، از همین حالا شروع کنید! در خانه‌تان چه چیز زیبایی وجود دارد که تا امروز به آن توجه نکرده باشید؟ در کوچه، محله، خیابان و کل شهر چه؟ از گل داخل گلدان روی طاقچه گرفته تا نور آفتابی که اول صبح روی سطح زمین تابیده و امثال آنها فراوانند.
5_ قاتل شاد زیستن؛ فکر، فکر، فکر!
اگر یکی از دانشمندان توانمند در دنیا توانایی اختراع یک ماشین زمان را داشت، مطمئن باشید در این بخش از مطلب به شما توصیه می‌کردیم که دائما به گذشته فکر کنید! اگر می‌توانستیم به عقب برگردیم و اتفاقات ناگوار آن را تغییر دهیم، واقعا فکرکردن به گذشته یک انتخاب هوشمندانه بود. اما حالا که توانایی چنین کاری را نداریم چه؟ باز هم هوشمندانه است؟ قطعا نه!
فکر کردن به گذشته و اتفاقات ناراحت کننده‌ی آن صرفا باعث کمرنگ‌شدن احساس شادی در زندگی شده و باعث می‌شود نتوانیم از لحظه‌ی حال لذت ببریم. همین‌طور فکرکردن به آینده، اثری مشابه و البته ترسناک‌تر دارد. به تصورات خودتان رجوع کنید؛ همیشه ترس این را داریم که تا سال آینده باید چه‌کار کنیم؟ زندگی‌مان از هم می‌پاشد؟ خشک‌سالی، کشور را از ما می‌گیرد یا سیل، زندگی ما را نابود می‌کند؟ دقت کرده‌اید که چند سال است دائما در حال فکر کردن به آینده هستید؟ باور کنید که نگاه ناامیدانه خیلی بیشتر از آن چیزی که فکرش را کنید زندگی آینده‌تان را خراب می‌کند.
6_ هدف‌گذاری کنید و مفید باشید
احساس ارزشمندی و مفیدبودن یکی از بهترین راه‌ها برای شاد زیستن است. شاید برخی تصور کنند داشتن یک کار نیمه‌وقت با درآمد بالا که به آنها اجازه‌ی استراحت حداکثری در طول روز را بدهد، واقعا یک ایده‌آل مناسب است. اما باید بدانید که این شرایط هم در مدت زمان کوتاهی برای شما عادی شده و رضایت چندانی همراه نخواهد داشت.
در مقابل، هدف‌گذاری و طی‌کردن مسیر طبق هدف‌های تعیین‌شده، بهترین انتخابی است که می‌تواند یک زندگی شاد را به شما هدیه بدهد. در نظر خیلی از مردم، از اینکه آنها ساعت 6 صبح از خواب بلند شوند، یک کابوس ترسناک است. اما فقط آنهایی که این عادت را برای رسیدن به اهداف والای خودشان در زندگی نهادینه کرده‌اند متوجه ارزش آن می‌شوند.
زمانی که ساعت 6 صبح از خواب بیدار می‌شوید، صبحانه می‌خورید، 30 دقیقه مطالعه می‌کنید، یک ورزش صبحگاهی بیرون از منزل انجام می‌دهید و نهایتا ساعت 7 به خانه برمی‌گردید، احساس فوق‌العاده‌ای دارید! چه احساسی؟ علاوه بر احساس خوش‌حالی که ناشی از ترشح هورمون‌های صبحگاهی است، یک احساس رضایت لذت بخش دیگر هم به شما دست می‌دهد؛ احساسی که نتیجه‌ی مشاهده‌ی انسان‌هایی است که تازه درحال برخواستن از خواب نازشان هستند، درحالی که شما همین اول صبح چند قدم بزرگ از آنها جلوترید.
باور کنید زمان‌هایی که برای یادگیری، تمرین و… از ما صرف می‌شوند، چه ساعت 6 صبح باشند و چه 2 بامداد، به هیچ‌وجه آزار‌دهنده نیستند. هدف‌گذاری در زندگی و تلاش برای رسیدن به آن، یکی از بهترین تکنیک‌های شاد زیستن است.
7_ محیط را تغییر دهید
چه چیزی در محیط فعلی اتاق‌تان باعث ایجاد حس‌های نه‌چندان دوست‌داشتنی در شما می‌شود؟ در خانه چه‌طور؟ سعی کنید دکور اتاق، منزل یا محل کار خودتان را کمی تغییر داده و به ایده‌آل‌های‌تان نزدیک کنید. حتما نباید درآمد چندین میلیون تومانی داشته باشید تا بتوانید گلدان گل مورد علاقه‌تان را بخرید. اگر این گل به شما حس خوبی می‌دهد، حتما جایی را برایش خالی کنید.
دقت کنید منظور از تغییر محیط اطراف، صرفا تکان‌دادن چند میز و صندلی نیست. با دقت به اطراف نگاه کنید و ببینید چه چیزهایی باعث ایجاد ناراحتی در ذهن‌تان می‌شود؟ احتمالا یکی از آنها تلویزیون است! بله، همین دستگاهی که مدام یا زمان شما را گرفته و حس بی‌ارزشی را در مقابل هدیه می‌دهد، یا با ارائه‌ی اخبار منفی حال‌تان را از بد به بدتر تبدیل می‌کند. باز هم برای پیدا کردن این موارد وقت بگذارید.
8_ مثبت فکر کنید
تا همین سه چهار سال پیش حق داشتید زمانی که فردی صحبت از مثبت گرایی می‌کند، با گوشه‌ی چشم نگاهی به او کرده و یا ترکش کنید؛ اما اکنون حق ندارید! چرا؟ چون اگر کمی در مورد مفهوم مثبت گرایی تحقیق کنید می‌بینید که چه دانشمندان مشهور و چه عرفای دینی، همه به تأثیرات آن در زندگی شهادت داده‌اند. تحقیقات مختلفی که در کشورهای اروپایی روی این موضوع انجام شده به‌خوبی نشان‌دهنده‌ی این است که مثبت گرا بودن یک انسان، تاثیر بسیاری زیادی، هم روی ایجاد احساس شادی و هم در دیگر زوایای زندگی او دارد.
بنابراین، پیشنهاد می‌کنیم کمی زمان‌تان را برای مطالعه روی یادگیری مثبت گرایی صرف کنید. منظور از این واژه، القای ذهنیت بی‌مورد و مثبت در مورد همه‌ی اتفاقات نیست. بلکه منظور، داشتن کمی دید مثبت به وقایعی است که در ذاتِ خودشان چندان هم بد نیستند. به‌عنوان مثال، برخی از انسان‌ها به‌محض شنیدن یک خبر در مورد احتمال وقوع خشک‌سالی، تمامی زندگی خود را صرف دنبال کردن خبرهای بعدی آن، حرص‌خوردن و ترسیدن از طبعاتش، گوشزدکردن آن به دیگران و… می‌کنند. در نتیجه یک خبر می‌تواند تمامی زوایای زندگی این افراد را تحت تاثیر قرار دهد.
در مقابل یک انسان مثبت گرا با شنیدن این خبر، سعی می‌کند در حد توان برای مقابله با آن تلاشش را به‌کار بگیرد اما به‌هیچ‌عنوان اجازه نمی‌دهد که این موضوع زندگی‌اش را دچار تغییرات کند. او به آینده‌ای روشن ایمان دارد و می‌داند که چنین مشکلاتی نمی‌توانند تا ابد ادامه پیدا کنند.
رفتار این دو فرد در مقابل اتفاقات دیگر مثل احتمال وقوع جنگ، گرانی دلار، کمبود فلان ماده‌ی غذایی و… هم تکرار می‌شود. حالا خودتان حساب کنید زندگی یک انسان منفی گرایی که دائما به‌دنبال کردن اخبار منفی مشغول است، چه‌طور می‌گذرد؟ چه‌قدر انرژی ذهنی برای شاد زیستن در او باقی می‌ماند و چه‌قدر توان مقابله‌ی واقعی با مشکلات زندگی را پیدا می‌کند؟
9_ برای شاد زیستن، یاد بگیرید!
در بخش‌های قبلی مطلب در مورد اهمیت احساس ارزشمندی در شادزیستن توضیحاتی دادیم. یکی از نکات بسیار تاثیرگزار روی حس ارزشمندی، مبحث مهم یادگیری و آموزش است. مؤکداً پیشنهاد می‌کنیم یک کلاس آموزشی در برنامه‌ریزی خود قرار دهید.
در مورد موضوع آموزش؛ اگر زمان خیلی برای شما ارزشمند است به‌سراغ دوره‌هایی بروید که باعث افزایش درآمد و ارتقای شغلی‌تان خواهد شد. همین‌طور دوره‌های آموزشی اعتماد و عزت نفس، فن بیان و… با توجه به تأثیری که در زندگی اجتماعی شما دارند بسیار اثربخش هستند. اما حتی اگر دوره‌ی آموزشی مد نظر، دوره‌ی یادگیری یک ساز نه چندان محبوب هم باشد، می‌تواند به‌شدت رویِ شاد زندگی را برای شما آشکار کند. بنابراین، برای ثبت نام در یک دوره‌ی آموزشی درنگ نکنید.
10_ برای شاد زیستن به خودتان هدیه بدهید
یکی دیگر از تکنیک‌های شادزیستن، هدیه‌دادن به خودتان است. شما می‌توانید به بهانه‌های مختلف، خود را مهمان کنید. یک بار به بهانه‌ی موفقیت شغلی روز گذشته به کافه بروید و یک بزم کوچک فردی داشته باشید و دفعه‌ی بعد به دلیل یادگیری یک مهارت جدید، سفری چند روزه مهمان خودتان باشید.
اصلا می‌توانید به‌خاطر موفقیتی که در شادزیستن امروز داشتید، یک فیلم سینمایی دانلود کنید و زمانی از روز را فارغ از هر فکری به مشاهده‌ی آن مشغول شوید. هرچیزی را که خوشحال‌تان می‌کند خودتان به خودتان هدیه دهید و به این صورت شادی بیشتری را به زندگی وارد کنید.
حتی می‌توانید در این مسیر زمانی را هم برای امتحان کردن چیزهای جدید بگذارید. مثلا یک تور یک روزه‌ی شب مانی در کویر، خوردن یک نوع بستنی جدید، رفتن به یک کلوپ بازی و بازی کردن با رایانه و مانند آن.
عاالی بود. ممنون
سپاس دوست عزیز