3 راه برای استفاده حداکثری از صحنه سخنرانی و جذابتر کردن آن
صحنه، این تکراریترین عنصر سخنرانی که به جز سایز و رنگ و لعاب ظاهری آن هیچ چیزش عوض نمیشود همراه همیشگی سخنران است. سخنران بدون صحنه بیادعا میشود و صحنه بدون حضور سخنران شکوه کافی را ندارد. این سخنران است که با قرار گرفتن در صحنه به اشکال مختلف نقشآفرینی میکند و ترکیب سخنران و صحنه است که میتوانند در کنار هم چشمنوازی کنند. حالا تصور کنید صحنه بدون سخنران یا صحنه را با سخنران بیحرکتی که هیچ استفادهای از این شکوه نمیبرد؛ حتی اگر طول و عرض صحنه به اندازه یک اتاق سه در چهار باشد! جالب است بدانید استفاده حداکثری از صحنه سخنرانی هنری است که خیلی از سخنرانان ندارند!
حرکت روی صحنه سخنرانی شاید زیرمجموعه زبان بدن باشد؛ شاید هم بتوان استفاده از صحنه سخنرانی را یکی از ارکان جداگانه سخنرانی برشمرد که میتواند به واسطه اشیا و وسایل همراه سخنران نیز صورت پذیرد. به هر حال چنان چه بارها قبلا اشاره کردهایم حرکت و استفاده حداکثری از صحنه سخنرانی:
- باعث تخلیه انرژی سخنران و انتقال این انرژی به جمع حاضر میشود
- به سخنرانی که به خاطر شرایط محیط مضطرب شده است کمک میکند با اعتماد به نفس کافی سخن گوید؛ چرا که استرس باعث میخکوب شدن فرد در یک جای مشخص میشود. در واقع راه رفتن مقادیر آدرنالین اضافی که در سیستم گردش خون ترشح شده است را تعدیل میکند
همراه ما باشید تا با حقایق تازهای پیرامون حضور در صحنه سخنرانی آشنا شوید.
3 راه برای استفاده حداکثری از صحنه سخنرانی و جذابتر کردن آن
شاید فکر کردن به این جا به جایی رو صحنه در وهله اول چندان خوشایند نباشد و خاطرات خوبی را برای دیگران تداعی نکند. این موضوع به همان کنفرانسهای پراسترس و ناشیانه در دانشگاه و کلاس برمیگردد که همه ما بارها تجربه شنیدن و حداقل یک بار تجربه ارائه آن را داشتهایم!
جالب است بدانید اگرچه این جا به جاییها روی صحنه در کنفرانسهای کلاسی و در موارد محدودتر ناشیانه و غیرمعمول به نظر میرسد اما در صحنه تئاتر یک فن مهم برای القای حس آنی به تماشاگر به شمار میرود.
بر اسلایدهای سخنرانی خود مدیریت کند!
یکی از راههای استفاده حداکثری از سخنرانی تمرکز روی اسلایدها به گونهای متفاوت است. حتما تکنیکهای انگیزشی برای مخاطبان را که قبلا مرور کردیم را به یاد دارید و یا احیانا سخنرانیهای 5 دقیقهای را که در جهان عموما در کنفرانسهای رونمایی از محصولات ارائه میشوند را دیدهاید. عملکرد و فعالیت سخنران در چنین سخنرانیهایی روی صحنه جالب و قابلتوجه است.
به عنوان یک سخنران، شما مهمترین فرد حاضر در محل یا سالن سخنرانی هستید و این شما هستید که بر صحنه سخنرانی قرار است حکمفرمایی کنید. فکرش را بکنید اگر بتوانید رو به روی اسلایدها بایستید و با تمام انرژی به شرح موضوع بر اساس تصاویر بپردازید چرا پشتتان به اسلایدها باشد و به تریبون چوبی تکیه بدهید!؟
مدیریت اسلایدها به این شیوه مزایای مختلفی دارد. اول از همه شما ناخودآگاه به مخاطبان نزدیک میشوید و به این ترتیب توانستید با یک تیر، همزمان چند نشان بزنید و دیگر از تمرکز روی راههای برقراری ارتباط با مخاطبان با استفاده از نزدیک شدن به آنها در صحنه بینیاز شوید. چنان چه میدانید نزدیک شدن به مخاطبان در صحنه، اول از همه روی سخنران اثر میگذارد. افزایش اعتماد به نفس، برقراری ارتباط گرمتر و موثرتر و شنیدن انواع بازخوردها و دیدن انواع حالات مخاطبان از بالا، به سخنران بسیار کمک خواهد کرد.
احساس مالکیت نسبت به اسلایدها در سخنرانی
یکی دیگر از تکنیکهای ریاست بر اسلایدها و استفاده حداکثری از صحنه سخنرانی تعامل شما با اسلایدها است. وقتی که آن قدر به اسلایدها نزدیک شوید که برای توضیح یک عنصر بتوانید پرده نمایش را لمس کنید آن گاه توانستید یک اسلاید را به مالکیت واقعی خود درآورید. جالب است؛ نه؟
ایجاد چشماندازهای متضاد روی صحنه
یکی از راههای استفاده حداکثری از صحنه سخنرانی و برقراری ارتباط با مخاطبان ایجاد چشماندازهای متفاوت روی صحنه است. بهتر است قبل از حرکت روی صحنه آن نقطه را به خوبی زیرنظر بگیرید. این که از ابتدای اجرا مشخص کنید دقیقا کجا قرار است بایستید یک نمره مثبت برای شما و اجرای شما خواهد بود.
نظراتی که در بخش سوال و جواب ارائه میشوند معمولا به صورت زنجیرهای و ممتد هستند. هر جایی از سالن که نظر خاصی را میشنوید به یاد بسپارید. وقتی که قرار باشد دوباره به آن دیدگاه بازگردید و بدان اشاره داشته باشید بهتر است درست در همان نقطهای حضور پیدا کنید که آن اظهار نظر را شنیدهاید. این روش به مخاطبان کمک میکند تا سریعتر و بهتر هر نطقی را به خاطر بسپارند. با توجه به فیزیک بدنی خود میتوانید موقعیت قرارگیری خود را روی صحنه ترسیم کنید. جا به جایی روی استیج سخنرانی به تنهایی میتواند مفاهیم متنوعی را به مخاطب منتقل کند. اول از همه این که مخاطب نسبت به موقعیت شما شرطی میشود. مثلا میداند وقتی که در گوشه راست بالای صحنه میایستید قرار است مقدمه تازهای در باب ورود به یک بحث جدید داشته باشید. به محض برگشت به مرکز استیج احتمالا قرار است به قلب موضوع ورود کنید.