تحکیم پایههای زندگی با آموزش روانشناسی خانواده
این روزها اطراف هر یک از ما پر شده است از آشناییهای رنگارنگی که به سرانجام نرسیدهاند و یادآوری آن رابطهی از دست رفته چیزی جز پشیمانی و مرور خاطرات تلخ برای افراد به دنبال ندارد. گاهی عمر این روابط آن قدر کوتاه میشود که از چارچوب یک تعامل دوطرفه خارج میشود و گاهی هم با وجود مدت زمانی که از شکلگیری آن گذشته است بازهم طرفین با در بسته رو به رو میشوند. انگار ذره ذره وجودمان در کنار هسته اصلی کائنات هر لحظه یادآوری میکنند که هیچ چیزی اصیلتر و مستحکمتر از بنیاد خانواده و هیچ آموزشی ضروریتر از روانشناسی خانواده برای حفظ چارچوب آن نیست.
جای تعجب نیست که روابط خانوادگی مناسب باعث افزایش رضایتمندی فرد شوند و درست در مقابل آن، روابط سردرگم فرد به فرد باعث نارضایتی ما شوند. با این حال بسیاری از اعضای خانواده، به همان اندازه که به سایر اعضا محبت و عشق میورزند از آنها نفرت دارند! این دقیقا همان چیزی است که باعث جدایی و عدم همراهی و سازش افراد خانواده میگردد. جالب است بدانید که تعامل با یکدیگر، هسته اصلی یک خانواده است که بدان پویایی میبخشد.
فرهنگ خانواده، تعداد فرزندان، وضعیت تحصیلی و جایگاه اجتماعی هر یک در مجموع اکوسیستم پیچیدهای را به وجود میآورند. اکوسیستمی که برای مدیریت و برپایی نظم در آن به ناچار باید دست به دامن یادگیری روانشناسی خانواده و چگونگی استفاده از مشاوره خانواده شویم و تک تک موقعیتهای زندگی را با مفاهیم مختلف آن به چالش بکشیم.
شناخت ارزش حقیقی خانواده در اجتماع
آن چه زندگی را در قرن بیست و یکم جذاب میکند تنوعی است که بین سازمانها و اجتماعات مردمی وجود دارد. در این بین قطعا یکی از جذابترین گروهها همان خانواده است که اگرچه در ذهن ما از یک زوج دونفره تشکیل میشود، اما در حقیقت انواع تعریف خانواده گستردهتر است و ما در بحث روانشناسی خانواده ملزم به شناخت جایگاه هر یک هستیم تا تحلیل درستی از موقعیتهای موجود داشته باشیم.
در ایالت متحده آمریکا از هر 5 خانواده موجود، فقط یک خانواده از زوج و یا زوج و فرزاندانشان تشکیل شده است. بنابراین شکل خانوارها به جز فرم معمول اولیه، میتواند اشکال مختلف دیگری هم داشته باشد:
- خانوادههایی فقط با پدر و یا مادر و یا بیش از یک پدر یا مادر
- زوجهایی که فرزند ندارند
- زوجهایی که بعد از طلاق هنوز هم چارچوب خانواده را حفظ کردهاند
- زوجهایی که بدون طلاق جداگانه و به تنهایی یا با فرزند زندگی میکنند
- خانوادههایی که به خاطر حضور اقوام والدین پرجمعیتتر شدهاند
- افرادی که با هم زندگی میکنند؛ اما در تعریف کلیشهای خانواده جای نمیگیرند
مفهوم روانشناسی خانواده و نقش آن برای جامعه
بعد از مشاوره ازدواج و با تشکیل خانواده و به مرور زمان مشکلات مختلفی در زندگی ظهور و بروز پیدا میکنند که تقریبا کنترل و حل آنها از دست همه اعضا خارج میشود. در چنین شرایطی روانشناسی خانواده وارد میدان میشود.
روانشناسی خانواده شاخهای جداگانه از روانشناسی نیست؛ اما موضوع خانواده به قدری وسیع است که کارشناسان خبره در این زمینه به صورت تخصصی پژوهش میکنند و بنابراین تمرکز خود را روی این مقوله مهم قرار دادهاند.
بنابراین روانشناس خانواده گام به گام و به صورت زیر میتواند نقشی تزایدی در حل و فصل بسیاری از اختلافات خانوادگی شود:
- بررسی و شناخت ریشه اختلافات
- گفتگوی فرد به فرد با طرفین اختلاف و شفافسازی منشا مشکلات
- به چالش کشیدن اعضای خانواده و ارائه تمرینات فردی
- ارائه تمرینات گروهی جهت کسب مهارتهای زندگی
اکنون همین خدمات به صورت آنلاین هم ارائه میشود. ما در دانشگاه زندگی روانشناسی خانواده را به عنوان هسته مرکزی موضوعات روانشناسی بررسی میکنیم و همواره راهکارهایی را در این زمینه ارائه میدهیم.
اهداف روانشناسی خانواده
وقتی پای روانشناسی برای حل مشکلات و اختلافات درون خانوادهای مطرح میشود قطعا رویکردها و اهداف تغییر میکند. در اوج اختلافات و زمانی که خانواده در مرحله حاد تصمیم به رفع مشکلات میگیرد، هرگز منافع فردی نادیده گرفته نمیشود. این در حالی است که که کانون خانواده و زندگی مشترک در حساسترین برهه خود، نیازمند مشورت، همکاری و همدلی از سوی کارشناسی است که به موضوع روانشناسی خانواده، بدون هرگونه جانبداری کاملا احاطه دارد. بنابراین:
روانشناسی خانواده بدون برچسبها به کمک شما میشتابد!
یک خانواده، هر چند هم موفق ممکن است به سبب مشکلات موجود ساختار اولیه را نداشته باشد. مثلا پدر و مادر در حالی که حاصل زندگی آنها یک یا چند فرزند بوده از هم جدا شوند. وقتی که شرایط خانواده تغییر میکند، معمولا دید اجتماع نسبت بدان تغییر میکند و از برچسبهای مختلفی مثل زندگی “فروپاشیده” یا “فرزندان طلاق” استفاده میشود. این در حالی است که در روانشناسی خانواده ارزش حقیقی همه اقسام خانواده در جامعه شناخته میشود و هیچ یک نسبت به دیگری برتری ندارد. بنابراین میتوانید با خیال آسوده مشکلات و دغدغههای فکریتان را به دنیای معجزهآسا روانشناسی بسپارید و در تصمیمگیری عجله نکنید.
روانشناسی خانواده دیدگاهی متعادل و یکسان دارد
از دید بسیاری از افراد، بعضی از خانوادهها و فرزندانی که در فضای آن خانوار رشد یافتهاند مستعد بسیاری از جرایم، خشونتها و مشکلات رفتاری میشوند. این در حالی است که مدتها پیش این فرضیه رد شده و اکنون در روانشناسی خانواده، انواع خانوادهها با دیدگاهی یکسان بررسی میشوند.
روانشناسی خانواده پست مدرن رویکردی متفاوت دارد
هماکنون موضوع خانواده در شاخه جدیدی تحت عنوان روانشناسی پست مدرن بررسی میشود. این شاخه جدید کاملا بهروز و بر اساس شواهد حقیقی جامعه مدیریت میگردد؛ مثلا اگر کودکی دچار اختلالات رفتاری یا افت درسی در مدرسه باشد، این مشکل را لزوما به مشکلات خانواده و طلاق خانوده نسبت نمیدهند. یا این که پیشرفت درسی فرزندان الزاما به سبب رشد در خانوادهای آرام و موفق صورت نمیگیرد.
به نمودار زیر توجه کنید:
طبق این نمودار فاکتورهای مختلف خانواده، محیط زندگی و سلامت میتوانند تاثیرات مختلفی روی بهداشت روانی فرزندان داشته باشد. اگرچه روانشناسی خانواده در رشد فرزندان نقش مهمی دارد اما عواملی نظیر بیمه درمانی و امور دارو و درمان نقش پررنگتری نسبت به فاکتورهای دیگر داشتهاند.
یکی از مهم ترین عناصر روانشناسی خانواده خیانت در روابط زناشویی است.
به طور کلی برخی از اهداف روانشناسی خانواده عبارتند از:
رفع نارضایتی زوج در برقراری روابط جنسی
- مدیریت عدم تفاهم در خانواده
- کنترل خشم در خانواده
- بهبود مشکلات خانواده در اجتماع
- ریشهیابی مشکلات و اختلالات رفتاری در همسران
- مشکلاتی که در تربیت و برقراری ارتباط با فرزندان وجود دارد
- بهبود بهداشت روان درون خانواده
- بررسی و ریشهیابی اختلافات بین خانوادگی با خانواده همسران
- بررسی مشکلات ارتباطی با افراد دیگر در خانواده
اهمیت روانشناسی خانواده
هر یک از ماه چه بخواهیم یا نخواهیم عضوی از یک خانواده هستیم. خانواده را به مثابه یک طناب تصور کنید. طنابی که هر سر آن توسط تعدادی از افراد خانواده نگهداری میشود. هر چه قدر هم که یک طرف قوی باشد و با ثبات بیشتری طناب را نگه دارد، اگر طرف دیگر طناب را رها کند همه چیز بر هم میریزد.
عواملی نظیر اختلالات روانی فردی یا مشکلات بین همسران و فرزندان میتوانند باعث سست شدن یک سمت از این طناب شوند. در چنین حالتی اگر قرار باشد یکطرفه و به صورت فردی برای حفظ طناب تلاش کنیم بیثمر است. حفظ بنیان خانواده نیازمند بُعد دیگری از روانشناسی یعنی روانشناسی خانواده است که با زیرشاخههای مختلف آن اقدام به حل و فصل مشکلات موجود میکند.
خانوادهدرمانی و زوجدرمانی در روانشناسی خانواده
آن چه که هستیم، آن چه که در دنیای پیشرو به خود جذب میکنیم و آن چه که ما را از بدو تولد تا مرگ به سمت و سوی خود میکشد همه و همه متاثر از رشد در خانواده است. تولد در خانوادهای که اعضای آن قادر به برقراری ارتباط صحیح با یکدیگر نیستند را میتوان به شانس، اقبال یا هر چیز دیگر نسبت داد؛ اما خوشبختانه هیچ چیز غیرممکن نیست و شرایط متشنج خانواده و فرد تغییرپذیر هستند.
به واسطه روانشناسی خانواده، راهبردهای جدیدی تحت عنوان خانوادهدرمانی و زوجدرمانی ارائه شده است. در بحث خانوادهدرمانی بارها در دانشگاه زندگی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این مفهوم پرداختهایم.
خانوادهدرمانی بر پایه رفتار تک تک اعضای خانواده ایجاد شده و نشان میدهد که این رفتارها نه فقط خود آن فرد، بلکه کل خانواده را متاثر میکند. به نمودار زیر دقت کنید:
در روانشناسی خانواده ابتدا از یک خانواده و روابط و نسلها نموداری را به صورت ذهنی یا روی کاغذ تصویر میکنند. به این نمودار درختچه خانواده گفته میشود. درختچه خانواده یکی از ابزارهای کلیدی برای درک بهتر روابط فردی و تاثیرپذیری افراد از یکدیگر میباشد.
نگرانیهای بابت موضوعات وراثتی و مطالعه روابط و تاریخچه شکلگیری خانوادهها از کاربردهای این درختچه میباشد. به نظر میرسد تحلیل مشکلات در خانوادهدرمانی با استفاده از این ابزار سادهتر باشد.
چه زمانی به روانشناسی خانوادهدرمانی نیاز داریم؟
طیف گستردهای از مشکلات فیزیکی و روانی نظیر درگیریهای زوجها، تلاطم موجود بین روابط والدین و فرزندان، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، عادات نامناسب تغذیه فرزندان و مشکلات چاقی، بیتوجهی به و بیاحترامی نسبت به بزرگسالان، اختلات بیشفعالی و در نهایت افسردگی و گوشهگیری فرزندان با خانوادهدرمانی برطرف میشود.
به طور کلی روانشناسی خانواده با دیدی ظریف، موشکافانه و دقیقتر در خانوادهدرمانی وارد مسیر حل مشکلات میشود.
ساز و کار حل مشکلات با خانوادهدرمانی
در حالی که دیدگاه کلاسیک در روانشناسی خانواده به مطالعات فردی میپردازد، در روانشناسی خانوادهدرمانی تک تک اعضای خانواده سوژه بررسی میشوند. رویکرد ما هم در دانشگاه زندگی به جای فرد، کل خانواده است که به حل مشکلات کمک میکند.
استراتژی روانشناسی خانواده در حل مشکلات، حتی مشکلاتی که در یک عضو خانواده ایجاد میشود درگیر کردن کل اعضای خانواده است. به این شکل که تک تک اعضای خانواده برای کشف ریشه مشکل و برطرف کردن آن به چالش کشیده میشوند.
درمان به سبک سیستم درون خانوادگی در روانشناسی خانواده
بسیاری از مشکلات و ناسازگاریهایی که در محیط خانواده مطرح میشود ناشی از تعارض و جنگ داخلی افراد با خود آنها است؛ نه لزوما مشکلاتی که روابط دوطرفه را مستقیما تحت تاثیر قرار میدهد.
در چنین شرایطی روانشناسی خانواده در سطوحی پیشرفتهتر به کمک افراد میشتابد تا با درک درست از ریشه مشکلات، مهارتهای زندگی را در جهت بهبود وضعیت وجود به کار ببرند. این شاخه، درست شخصیتهای فرعی و افرادی را که در شکلگیری سیستم روانی موجود دخیل هستند مورد هدف قرار میدهد که بدان روانشناسی درون خانواده یا درون خانوادگی میگویند.
این شخصیتهای فرعی در فرد شامل احساسات مجروح و تلخی نظیر خشم و خجالتزدگی هستند. در روانشناسی خانواده سعی میگردد فرد از این بخش آسیبدیده درونی خود حفظ شود. این شخصیتهای فردی با یکدیگر و با خودِ فرد در تعارض و کشمکش دائمی هستند. بنابراین با رویکرد درونخانوادگی، تلاش میشود فرد به تعادل روانی کافی برسد و چارچوب خانواده حفظ شود.
چه زمانی به روانشناسی درونخانوادگی نیاز داریم؟
مشکلات روانی و رفتاری مرتبط با همسران، افراد و خانوادهها با استفاده از روانشناسی درون خانواده برطرف میشود. فاکتورهایی نظیر استرس، ترس و فوبیا، شرایط جسمی که بر اثر افزایش سن ایجاد میشوند نظیر آرتریت روماتوئید در بانوان و … باعث میشوند یک خانواده کاندید تحلیلی روانشناسی باشد.
اولین قدم برای درمان این وضعیت در روانشناسی خانواده گفتگو با فرد است. روانشناسی خانواده بهترین موقعیت را برای اذعان افراد و فاش کردن هزارتوری افکارشان فراهم میکند. به این ترتیب افراد هنر بروز احساسات و افکارشان را به دست میآورند و بهتر میتوانند تعارض درون خود را مدیریت کنند.
هر لحظه و هر کجا با روانشناسی خانواده
تفاوتی نمیکند که در چه شرایطی از زندگی یا در چه جایگاه اجتماعی و اقتصادی قرار دارید. روانشناسی خانواده ابزاری برای پیشگیری و رفع موانع خوشبختی زندگی مشترک شما خواهد بود.