مروری بر 5 مفهوم مهم در روانشناسی اجتماعی مدرن
روانشناسی از منظر همگان شناختهشده است و این روزها به خاطر هجوم عوامل روانی از شبکههای اجتماعی و محیطی که در آن زندگی میکنیم همه به ترفندهای کمکی روانشناسی متوسل شدهاند؛ اما شاید کمتر کسی از مفاهیم روانشناسی اجتماعی مدرن آگاه باشد.
روانشناسی اجتماعی علمی است که به بررسی تاثیر روابط اجتماعی و حضور در اجتماع روی فعالیتها، طرز تفکر و رفتار مردم میپردازد. این علم هم به نقش فردی افراد میپردازد و هم در نگرشی علمی و موشکافانه به تاثیراتی که به صورت فرد به فرد منتقل میشود میپردازد. این علم تاثیرات شگرفی در روابط اجتماعی افراد دارد؛ مثلا:
- با استفاده از روانشناسی اجتماعی تاثیرات جزئی و کلی افراد و محیط اجتماع روی خصلتهای فردی مشخص میشود
- به واسطه روانشناسی اجتماعی است که افراد میتوانند یکدیگر را بشناسند و با هم به تعامل بپردازند
- با روانشناسی اجتماعی است که افراد از انزوای درونی خارج شده و به مرور فردی اجتماعی و خوشمشرب میشوند
در این مطلب به صورت خلاصه به مفاهیم ابتدایی و اصول اولیه روانشناسی اجتماعی مردن میپردازیم. این آموزش دانشگاه زندگی را از دست ندهید.
مروری بر 5 مفهوم مهم در روانشناسی اجتماعی مدرن
هدف از تعاملی که در روز برقرار میکنیم رسیدن به اهداف یا برطرف شدن نیازهای ما است. برخی از نیازهای غریزی در وجود افراد تعریف شده است که قطعا به روابط اجتماعی نیاز دارد. مثل فهمیده شدن و درک شدن توسط دیگران، نیاز برای جذب شدن دیگران توسط خود، نیاز به برقراری دوستی و کشف شریک عاطفی در طول زندگی، نیاز برای رسیدن به جایگاه اجتماعی قابل قبول و ایجاد انگیزه در ما توسط دوستان و اطرافیان.
در روانشناسی اجتماعی بیش از این موضوع فردی مطرح باشد، موضوع گروه مطرح میشود. همان اکیپهای دوستی یا خانوادگی که شاید خیلیها دل خوشی از آنها نداشته باشند؛ اما حضور در این اکیپها با حال و هوایی که دارند برای همه ما ضروری است.
اصل اول: روابط اجتماعی روابطی مقصودگرا هستند
چنان چه گفته شد تمام روابط اجتماعی ما با اهدافی مشخص دنبال میشوند. گاهی این اهداف مالی هستند و گاهی با مسیری غیرمالی دنبال میشوند. مثلا در یک مهمانی، مهمترین یک تازهوارد که قصد دارد با بقیه ارتباط برقرار کند حس خوب جزئی از یک گروه بودن است. این حس قطعا باید با آغاز رابطه اجتماعی با دیگران ارضا شود. در مقابل، فردی که در یک مهمانی تجاری شرکت میکند بیش از این که هدف برقراری ارتباط دوستی را داشته باشد به دنبال ارتباط تجاری و کسب سود است.
در نهایت باید بپذیریم که هیچ حرکتی برای شروع یک ارتباط بدون مقصود آغاز نمیشود و روانشناسی اجتماعی علمی مقصودگرا است.
اصل دوم: بررسی روابط فرد و جامعه، معیار دستاوردها است
برای این کاملا بفهمیم چرا مردم مایل هستند ارتباطات اجتماعی با یکدیگر برقرار کنند باید به صورت جامع نگاهی بر اجزای شخصیتی آنها، موقعیتی که در آن قرار دارند و کنشهایی که بین آن افراد شکل میگیرد داشته باشیم. چرا که تمام این عوامل روی برخوردهای اجتماعی افراد تاثیر میگذارند.
مثالهای متفاوتی در این زمینه وجود دارد. مثلا ممکن است فردی که به نظر آرام و گوشهگیر است وقتی در جایگاه رهبری یک تیم قرار گیرد عکسالعملی فعال داشته باشد. یا وقتی که افراد در گروههای مختلف قرار میگیرند رفتارهای متفاوتی را نسبت به مواقعی که فردی کار کردهاند نشان میدهند. جالب است بدانید که حتی دمای هوا و منطقه هم در روانشناسی اجتماعی مدرن مورد بررسی قرار میگیرد تا تلاشهای افراد برای اجتماعی شدن در گروه به خوبی مورد بررسی قرار گیرد.
اصل سوم: افراد برای ارزیابی شرایط اجتماعی هزینه میکنند
شروع یک رابطه اجتماعی با مجموعهای از ارزیابیها و بررسیها انجام میشود. معمولا هر فرد پیش از پیوستن به یک گروه ارزیابیهایی انجام میدهد و به همین دلیل است که گفته میشود از نظر زمانی یا مالی هزینه کرده است.
مثال بارز آن میتواند سنجش خود باشد. این که فرد پیش از پیوستن به یک گروه نگاهی به خود میاندازد تا ببیند استانداردهای او تا چه حد با این گروه هماهنگ است یا از نظر آن گروه چه طور به نظر میرسد. همین ارزیابیها است که انسان خود را در مقام مقایسه با دیگران قرار میدهد و به خودش نمره میدهد. همین موضوع باعث میشود که فرد تواناییهای خودش را ارتقا دهد یا با مقایسه تواناییهایش با دیگران حس برتری داشته باشد.
اصل چهارم: افراد به آنالیز رفتار اطرافیان خود میپردازند
این یک تفکر ذاتی و مشترک بین افراد است که سعی دارند رفتارهای نامناسب دیگران را رصد کنند و با ارائه سند و مدرک، خودشان را تایید کنند. به عنوان مثال وقتی شما توقع دارید مردم مطابق با خواسته شما رفتار کنند در واقع به دنبال سند و مدرکی هستید که عقاید و باورهای شما را تایید کند.
اصل پنجم: افراد معتقدند که رفتار اطرافیان بیانگر شخصیت آنها است
نگرش دیگری که در روانشناسی اجتماعی وجود دارد به واسطه تئوری خبرنگاری توصیف میشود. به این معنا که افراد تصور میکنند رفتار هر شخص خبرنگار شخصیت درونی وی میباشد. مثلا وقتی که مشاهده میکنیم فردی مشغول کمک کردن به سالمندی برای عبور از خیابان است اولین دیدگاه ما درباره او آن است که فردی مهربان و خوشقلب است.
البته این دیدگاه همیشه درست نیست و در روانشناسی اجتماعی بارها و بارها نقض شده است؛ چرا که ممکن است گمراهکننده باشد. در واقع عکسالعمل ما نسبت به افراد متاثر از عوامل محدودکننده زیادی نظیر موقعیت است. گاهی رفتاری که هر فرد در محیط و شرایط خاص دارد نمیتواند آینه کاملی از شخصیت او باشد. مثلا در مثال قبلی فردی که به سالمندان برای عبور از عرض خیابان کمک میکند ممکن است صرفا برای این کار استخدام شده باشد و بر حسب وظیفه به آنها کمک کرده باشد!