9 تصمیم دشوار که افراد خوشبخت اتخاذ می کنند. تصمیمات درست
9 تصمیم دشوار که افراد خوشبخت اتخاذ می کنند. تصمیمات درست
بااینکه همهی انتخابها و تصمیمات شما درست و مناسب نبودهاند، ولی شما هنوز هم از انتخاب خود خوشحال هستید. این شادمانی نتیجهی انتخاب راه درستی است که در پیشگرفتهاید. شما میخواهید تغییر مثبتی در زندگی خود ایجاد کنید، به همین دلیل تصمیمات درست اتخاذ میکنید. تصمیمهایی که در زندگی شما تأثیرات بزرگی هم دارند. هر چه در اجرای این تصمیمات موفقتر عمل کنید، شما به موفقیت نزدیکتر شدهاید. اما خوشبختی کجاست؟
خوشبختی به میزان زیادی به تصمیمات شما وابسته است. خیلیها خوشبختی را معادل شادمانی میدانند، بهتر است بدانید که تقریباً نیمی از شادی شما کاملاً در کنترل شماست. شاد بودن تا حدی زیادی ارادی و انتخابی است. بنابراین برای شادتر بودن تصمیمات درست بگیرید و اگر میخواهید شادتر زندگی کنید این 9 توصیه را دنبال نمایید.
ما شادی را برای شما تضمین میکنیم، هرچند که رسیدن به موفقیت و هدفنهایی موضوع قابل تضمینی نیست، شاید خیلیها را بشناسید که از رسیدن به اهدافشان بازماندهاند، اما اگر رسیدن به موفقیت را همچون راهی لذتبخش بشناسیم، پیمودن این راه برای ما خود بزرگترین موفقیت محسوب خواهد شد.
1.تصمیم اول این است: من میخواهم، پس میتوانم
زمان مناسب برای این تصمیم چه وقت است؟ زمان مناسب برای اخذ این تصمیم، درست زمانی است که تصمیم گرفتهاید کار جدیدی را آغاز کنید.
یکمرتبه رئیسم به من مسئولیت سختی را داد و من به او گفتم: چشم قربان من سعی خودم را خواهم کرد، او به من گفت تلاش کردن هیچ اشکالی ندارد تا زمانی که خسته بشوی و دست از تلاش برداری. درواقع مقاومت تمام نکتهای است که برای ما اهمیت دارد. البته اینکه اغلب میگوییم تلاش خودمان را خواهیم کرد، چیزی از ارزش و هویت ما کم نمیکند بلکه اگر شکست هم بخوریم تلاش خودمان را کردهایم. اما وقتیکه میگویید “من میخواهم “درواقع دیدگاهتان از شانس و اقبال به میزان تلاش یا همت خودتان تغییر خواهد کرد.
وقتی واقعاً بخواهید کاری را انجام دهید بهتر است که نگویید”من سعی خودم را خواهم کرد” بهتر است بگویید “من میخواهم این کار را انجام بدهم” و سپس هدفتان را در ذهنتان تصور کنید. گاهی جملات کوتاه مسیر حرکت ما را تغییر میدهند. گاهی حرکت ما را کندتر یا سریعتر میکند. این جملات هستند که مفاهیم عمیقی را در خود جایدادهاند. بهطور مثال در دو جمله “خسته نباشید” و “خدا قوت” دو پیام کاملاً متفاوت مخابره میگردد. این شما هستید که انتخاب میکنید کدام جمله را بکار بگیرید و شنونده کاملاً تفاوت این دو پیام را احساس خواهد کرد.
به کار بردن جملاتی که نشان از قاطعیت شما در انجام یک کار را دارد از شما فردی نیروند تر میسازد. اگر تصمیم به انجام کاری را گرفتهاید. هماکنون وقت آن است که مدام در ذهن خود بهخود بگویید. من میخواهم و میتوانم. این همان جملهی سحرآمیز و معجزهآسا برای شما خواهد بود. بدون آنکه واقعاً سحر یا جادویی را بکار گرفته باشید. پس معطل نکنید و از امروز جملات سحرآمیز بیشتری به خود بگویید.
2.تصمیم بگیرید که سختی کار را به جان بخرید تا مجبور به تحمل سختی پشیمانی نباشید
(زمان مناسب اخذ این تصمیم چه وقت است؟ زمان مناسب وقتی است که میخواهید هدفی را به دست آورید هدفی که برای شما ارزشمند است.)
بهترین کلماتی که میتوانید بگویید این است”اگر آن را به دست آوردم…”. به یاد تمامکارهایی که میخواستید انجام دهید اما شرایطش را نداشتید فکر کنید. به رؤیاهای پنج یا ده سال پیش خود فکر کنید که اگر آن ها را عملی میکردید، الآن در چه شرایطی بودید. به اینکه وقتتان را هدر دادید و دیگر نمیتوانید به عقب بازگردید. پس امروز را با اهداف جدیدتان آغاز کنید تا در پنج یا ده سال آینده پشیمان نشوید.
مطمئناً کار کردن سخت است و زحمت و رنج خودش را دارد، اما بهتر از احساس پشیمانی و عدم قدرت جبران آن است. مقصود از این تصمیم سرزنش کردن مداوم خودتان نیست ما به شما نمیگوییم که اعتمادبهنفس خود را از دست بدهید و این را هم در نظر بگیرید که سرزنش اگر بهجا و بهموقع باشد و مخاطب آن سرزنش هم خودتان باشید، چقدر میتواند برای شما تأثیرگذار شود. اصلاً چرا اسمش را سرزنش بگذاریم، بگذارید به آنیک تلنگر ساده بگوییم. تلنگری که شمارا به خودتان میآورد و موجب تلاش و همت بیشتر شما برای جبران مثبت گذشتهتان میشود.
3.تصمیم بگیرید و شجاعت بیشتری داشته باشید
(زمان مناسب اخذ این تصمیم چه وقت است؟ زمانی است که شجاعت برای شما موجب تفاوت و تمایز در شما و اهداف شما شده است)
شجاعت به معنای این نیست که شما اصلاً ترسی ندارید بلکه به خلاف این مطلب اشاره دارد. تعریف شجاعت بدون فکر صرفاً بیپروا بودن است. افراد شجاع افراد نترس و بیپروا نیستند. آنها ترسهای خود را سادهتر پیداکردهاند و با آن مواجه شدهاند. بهعنوانمثال شما ترس دارید که یک کسبوکار جدید را آغاز کنید درنتیجه باید دلایل بزرگتری از این ترس برای آغاز کار خود پیدا کنید. دلایلی همچون تأمین آیندهی بهتر خانوادهام، زندگی بهتر و ….. هنگامیکه به موضوعات مهمتر و بزرگتر فکر میکنید، شجاعت بیشتری هم پیدا خواهید کرد. به ترس بهعنوان موضوعی که شما را متوقف میکند نگاه نکنید.
برای روشنتر شدن موضوع، داستان فیلم در جستوجوی خوشبختی را به یاد بیاورید. داستان مردی که برای رسیدن به اهداف بزرگ در جهت نجات زندگی خود و خانوادهاش مبارزهی بزرگی را آغاز نمود، مبارزهای که او را به موفقیتهای چشمگیر اقتصادی رساند. ازایندست داستانها بسیار است. اینکه شما چقدر نگران آینده خودتان باشید، مسئلهی شما نیست. این تنها موهبتی است که خداوند برای انتخابهای بهتر در شما قرار داده است و تنها وظیفه شما مدیریت این نگرانی و ترسها است. بنابراین برای مدیریت آن بیشتر بر نتایج رسیدن به موفقیت تمرکز کنید. این شما هستید که سرنوشت خود را خواهید ساخت و از بحرانها بااراده خود عبور خواهید کرد. همچون افراد عادی دیگری که با عبور از چالشهای زندگی خود تبدیل به قهرمانهای زندگی ما شدند.
این است فرق بین شجاعت دررسیدن به اهداف و ترس درماندن و درمانده شدن.این انتخاب شما و تصمیم شماست. آدمهای موفق چالشهای بزرگی را پشت سر گذاشتهاند. یادمان باشد که بهای هیچکس بدون محک خوردن در زندگی مشخص نمیشود.
4.تصمیم بگیرید که بیشتر و بهتر تجربه کسب کنید
(چه مقدار ؟هرچه بیشتر بهتر)
ممکن است شما هیچوقت یک طرح کسبوکار کامل طراحی نکرده باشید، ممکن است هیچوقت شرکای خوب یا بازار خوبی برای خودتان پیدا نکرده باشید، اما نکتهی الهامبخش این است که میتوانید زمان مناسب شروع کار جدیدتان را شخصاً تشخیص دهید و شروع به کارکنید. نگران نباشید کار دشواری نیست، این زمان زمانی است که در آن قرار دارید و ارزش آنوقتی مشخص میگردد که آن را از دست بدهید. درس گرفتن و یادگیری از هر تجربه میتواند در زمان لازم به شما مهارت و ارتباط و تجربه دهد. موفقیت یک بازی اعداد است، هر چه بیشتر درس بگیرید موفقتر خواهید شد. بسیاری از افراد از موفقیتهای خود سخن میگویند اما یادتان باشد که آدمهای موفق بیش از آنکه پیرامون موفقیتهایشان سخن برای گفتن داشته باشند نصایح مهمی پیرامون شکستهایشان دارند. اما اینگونه رسم شده است که کسی از شکستهایش برای شما سخن نگوید و متأسفانه ساده باوران تصور میکنند، تنها خوششانسی برای رسیدن به موفقیت کافی است. تجربه کردن مهمترین دانشی است که شما از هر شکست به دست خواهید آورد. بدیهی است که این تجربه با صرف هزینه بهدستآمده است. پس دانشگاهی به نام کار وجود دارد و درس مهمی در آن تدریس میشود به نام شکست. جالب اینجاست که شما برای گذراندن این درس باید هزینه مادی و معنوی پرداخت نمایید. هزینههایی که هیچگاه جبران نمیشود. مثل زمانی که از دست شما رفته است. برای همین است که همیشه ما آدمها از شکست فرار میکنیم و هیچرقم دوست نداریم با رسیدن به شکست تجربههای خود را اضافه کنیم. پس چهبهتر که هم تجربه کسب کنیم و هم از تجربههای دیگران استفاده نماییم.
5.تصمیم بگیرید که چه موقع حرکت کنید
(زمان مناسب برای حرکت ؟ زمانی که فکر حرکت تنها چیزی است که شما را عقب میبرد)
آشنا داشتن و برقراری رابطه معمولاً باعث میشود کار راحتتر پیش برود و شمارا کمتر به فکر حرکت و پویایی میاندازد. اما توجه داشته باشید که معمولاً راحتی، دشمن پیشرفت ماست. اگر فرصتی عالی داشته باشید و تنها چیزی که منجر میشود به عقب برگردید، فکر حرکت است.
حرکت کنید، اگر میخواهید به خانواده یا دوستانتان نزدیکتر شوید، تنها چیزی که منجرمی شود به عقب برگردید، فکر حرکت است، پس حرکت کنید. اگر میخواهید به افرادی که مانند شما فکر میکنند و احساس میکنند و مانند شما عمل میکنند نزدیک شوید، حرکت کنید.اگر فکر میکنید بهتر است کار دیگری که دارای پتانسیل بالاتری است انجام دهید، حرکت کنید. شما بهزودی مکانهای جدید و جالب را پیدا خواهید کرد. شما بهزودی روشهای جدیدی را ایجاد خواهید کرد. شما بهزودی دوستان جدید خواهید یافت. وقتی ترس از حرکت تنها چیزی باشد که شمارا عقب نگه میدارد، هماکنون باید حرکت کنید و بهپیش بروید در این مسیر شما افراد جدیدی را ملاقات خواهید کرد، که چیزهای جدیدی را به شما نشان میدهند و دیدگاه جدیدی را در زندگی خود به دست میآورید. شما بیشتر از قبل یاد خواهید گرفت. شاید این جمله معروف را شنیده باشید که “قورباغهات را اول قورت بده” این یعنی کارهای سخت و مهم خود را اول انجام دهید. معمولاً دلیل حرکت نکردن ما ترس از انجام کارهای دشوار است. ما میترسیم، پس از حرکت میمانیم و اتفاقات خوبی که در انتظار ماست را با نگرانیهای بیمورد یا از سر تنبلی از دست میدهیم. آیا موقع آن شده است که حرکت کنیم؟ ولی به قول ضربالمثل پارسی بهتر است که این حرکت همیشه آهسته و پیوسته باشد نه گاه تند و گاه خسته.
6.تصمیم ششم: یاد بگیریم که زبالههای ذهنی را با خود حمل نکنیم!
(بهترین زمان برای آموختن؟ همین الآن)
داشتن حس گناه، ناراحتی و حسادت همه مانند این است که شما آرامآرام در حال نوشیدن جام زهر هستید. حتماً با این اوصاف از بین خواهید رفت و کمترین آسیب به آنانی وارد میشود که در موردشان احساس منفی داشتهاید. زندگی کوتاهتر از آن است که از همه افرادی که شمارا رنجاندهاند انتقام بگیرید. پس اجازه بدهید احساسات بد بگذرند. سعی کنید همه را دوست داشته باشید. چراکه آنان که خود را بیش از دیگران دوست دارند ذهنشان کمتر متوجه بدیها و نفرتهای دیگران واقع میشود. این به معنای آن نیست که رقابت را کنار بگذاریم. رقابت جزئی تفکیکناپذیر از زندگی ما آدمهاست. هرکس که بیشتر میل به موفقیت داشته باشد بیشتر خود را برای رقابت با دیگران آماده میکند. اما این رقابت با حسادت، کینه و دشمنی کاملاً متفاوت است. کمتر کسی است که ادعا کند هیچ زمانی حسادت نکرده است یا حس حسادت به سراغش نیامده است. امکان ندارد فکر انتقام برای لحظهای هم که شده از ذهن ما نگذشته باشد اینها همه مختصات ما آدمهاست و بنا نیست در این مقاله ویژگیهای انسانی ما انکار شوند. تنها نکتهی مهم چگونه مدیریت کردن این احساسات است. اینکه ما بدانیم کدام حس به ما کمک میکند و کدامیک ما را به عقب میکشاند عاملی است که در رقابت با افراد ما را متمایز نشان خواهد داد.
7.برای عذرخواهی تصمیم بگیرید
(زمان مناسب آن: بلافاصله)
همه ما مرتکب اشتباه میشویم ، بقول معروف انسان ممکنالخطاست. اگر کسی را ناراحت کردید و مطمئنید که اشتباهی از شما سرزده است، بهتر است فرصت را از دست ندهید و بلافاصله از او عذرخواهی نمایید. گاهی کدورتهای بیفایده، فرصتهای مهم همکاری و مشارکت را از ما خواهد گرفت. اگر میدانیم تنها بخشی از تقصیر بر گردن ماست، بابت همان بخش شجاع باشیم و عذرخواهی کنیم. اینکه موضوع کوچکی را به کدورت بزرگ تبدیل کنیم. هنرمندی و هوش بالایی نمیخواهد. هر گرهی کوچکی که سریع با دستباز نشود با دندان هم در آینده بازنخواهد شد. پس سعی در حل مشکلاتمان داشته باشیم نه آنکه خود بااخلاق بدمان مشکلی بر مشکلات شویم.
8.تصمیم بگیرید که چه موقع برنامههای پشتیبان را به کار ببرید
(زمان مناسب؟ وقتی متوجه شدید که فقط از ناشناختهها میترسیدید)
مگر میشود کسی به مشکل برنخورده باشد، مگر امکان دارد بچهای که قصد آموختن دوچرخهسواری را کرده تابهحال زمین نخورده باشد. حتماً امکان ندارد و کمتر احتمال دارد که فرد بدون کمک از برخی از مشکلات عبور کرده باشد. ما برای استرس کمتر و داشتن آرامش بیشتر از برنامههای پشتیبان استفاده میکنیم. برنامههای پشتیبان میتواند به شما در خواب راحتتر هم کمک کند. حتی این متنی که میخوانید بهنوعی یک برنامه پشتیبان محسوب میشود. برنامههای پشتیبان همچنین میتوانند زمانی که کارها سخت میشوند به کمک شما بیایند. اگر همیشه از یک برنامه اولیه پیروی میکنید و پیش میروید، ممکن است کارتان به دوران سخت و نفسگیر هم نزدیک شود. بنابراین اگر بهنوعی بدترین اتفاق افتاد، (هرچند بدترین اتفاق به بدی نیست که شما فکر میکنید) اعتمادبهنفس خود را حفظ کنید. شما حتماً راهی برای بازگشت پیدا خواهید کرد، تا زمانی که سخت کار میکنید و از اشتباهات خود درس میگیرید، شما فردی موفق هستید. کمک گرفتن از افراد مطلع یا حتی استفاده از یک کتاب میتواند راهی برای غلبه بر مشکل شما بهحساب بیاید. از کمک گرفتن هراس نداشته باشید. یادتان باشد که درخواست کردن هنری است که بسیاری از افراد بهموقع و صحیح از آن استفاده میکنند. درخواستهایی که گاهی منجر به راهحلهای بزرگ برای مشکلات بزرگ میگردند.
9.تصمیم بگیرید که متواضع باشید
(زمان مناسب؟ همیشه)
به خودتان بیشازحد مغرور نشوید که نتوانید اشتباهات خود را بپذیرید، برای داشتن رؤیاهای بزرگ، برای کمک خواستن از مردم، خودتان را انتخاب کنید،گاهی خودتان را غبارروبی کنید و دوباره شروع کنید، به این بیاندیشید که هر اتفاقی بیافتد شما دوباره برمیخیزید و شروع میکنید، بهاینترتیب رؤیاهای شما هرگز نمیمیرن . افراد مغرور خود را در قلهای میبینند که دست یافتن به آن غیرممکن است و معمولاً دیگران را به چشم خدمتکار، مزاحم یا ابزار نگاه میکنند. آنها قدرت یادگیری بالایی دارند ولی افسوس که از اشتباهات خود چیزی یاد نمیگیرند. افراد موفق زیادی بودهاند که با پافشاری بر تصمیمی غلط کل سرمایه و دارایی خود را در مدتزمان کوتاهی از دست دادند و این سرنوشت تلخ آنقدر برای افراد مغرور تکرار میشود که کمتر فرد مغروری تا آخر عمر در اوج موفقیت خود باقی بماند. قطعاً افراد متواضع چند قدم از سایر رقبای مغرور خود جلوتر هستند. آنها بهتر از دیگران یاد میگیرند و کمتر از دیگران مرتکب تجربههای غلط میشوند. غرور آنقدر بیمنطق است که گویی عقل را زایل کرده است. یادمان باشد که درختهای پرثمر خمیدهتر هستند و آنهایی که کمتر بار میدهند بیشتر به آسمان فخر میفروشند.
شاید بعد از خواندن این متن تصمیمهای بزرگ دیگری در ذهن شما شکلگرفته باشند. مردم برای موفقیت انسانها محدودیتی قائل نیستند و این مهم نیست که شما ازنظر دیگران چقدر موفق هستید. این مهم است که بدانید در مسیری قدم برمیدارید که شمارا بهسوی آرزوهایتان هدایت میکند. اگر در چنین مسیری هستید به شما تبریک میگوییم قطعاً تصمیمهای دیگری جز این نه تصمیم وجود داشته است که شما با زیرکی آنها را در زندگی خود اجرا کردهاید. به اشتراک گذاشتن آنها با ما مایه افتخار خواهد بود.
با تشکر از توجه ای که به این مقاله داشتید. شما هم نظرتان را برای ما ارسال کنید.
لازمۀ مهربون بودن با خودمون اینه که افکار منفی رو از ذهن مون بیرون بریزیم