اثر مرکب چیست و فواید آن کدام است؟
اثر مرکب یا compound effect، تا 10 سال پیش واژهای ناشناخته بود! اما بعد از اینکه کتابی با همین اسم، توسط “دارن هاردی”، نویسنده و ثروتمند مشهور نوشته شد، واژۀ اثر مرکب، جزئی جدانشدنی از دایرۀ لغاتِ مبحث موفقیت فردی به شمار رفت. تا آنجا که آن را از زبان افراد بسیار بزرگی مثل “وارن بافت” هم میشنوید.
در این نوشتار، قصد داریم تا شما را با کتاب اثر مرکب(یا شاید بهتر باشد بگوییم نظریه اثر مرکب) آشنا کنیم و علاوه بر اینکه جزئیات آن را توضیح دهیم، بگوییم بعد از مطالعۀ کتاب مذکور، چه چیزی بهدست میآورید.
اثر مرکب چیست و چه میگوید؟
اثر مرکب، کلاً به این موضوع اشاره میکند که انتخابهای کوچک انسان باعث بهوجودآمدن اتفاقات بزرگ، البته در طی زمان، میشوند. هدف دارن هاردی از نوشتن کتاب نام برده این است که راه و مسیر رسیدن به موفقیت را به شیوهای متفاوت و جزئی ترسیم کند. هاردی در کتاب خود میگوید:((دیگر وقت آن رسیده تا این ذهنیت آلوده را از مغز خود بیرون کنید که قرار است بدون هیچ تلاش و فعالیت خاصی ثروتمند شوید.))
او میگوید تبلیغاتی که امروزه در رسانهها به ما القا میشوند، باعث شده تصور کنیم رسیدن به هر نوع موفقیتی فقط با یک دوره فعالیت ده روزه یا یک ماهه امکانپذیر است.
تبلیغاتی که در مورد “قرص لاغری در 15 روز”، “جوانسازی پوست در یک ماه” و اصلا “ثروتمندشدن در یک سال” مشاهده کردهایم، باعث شده ما فکر کنیم بهدستآوردن همهچیز به همین آسانی است و قرار نیست تلاشی پشت آنها انجام شود. در مقابل، او از ما میخواهد این ذهنیتها را دور بریزیم و به این فکر کنیم که انتخابهای کوچک، به اضافۀ تداومِ انجام آنها، میتوانند بهترین مسیر برای رسیدن به موفقیت باشند. این؛ یعنی برای رسیدن به لاغری، باید بهطور منظم و طی یک سال، روزانه دستکم 50 دقیقه ورزش کنیم؛ نه اینکه فقط به فکر خرید یک قرص باشیم.
همچنین او میگوید که ما باید بدانیم قرار نیست در همان ماه اول ورزشکردن، نیمی از چربیهای بدن خود را از دست داده و شبیه یک “باربی” شویم. بلکه موفقیت واقعی در اواسط کار و حتی انتهای آن حاصل میشود. برای تفهیم بهتر این موضوع، مثالی از یک سکۀ جادویی در کتاب اثر مرکب آمده است.
سکۀ جادویی اثر مرکب
اگر در یک طرف، یک سکۀ جادویی یک سنتی که به مدت 30 روز هر روز دو برابر میشود و طرف دیگر، 3 میلیون دلار پول نقد وجود داشته باشد، انتخاب شما کدام است؟
فرض کنیم که شما 3 میلیون دلار پول نقد را بردارید و من سکه را. بعد از گذشت 10 روز، شما درحال خوشگذرانی با آن پول هنگفت هستید و پول من تازه به 5 دلار رسیده. حتی در پایان روز بیستم، پول من به حدود 5 هزار دلار رسیده و باز هم مقدار قابل توجهی نیست. اما در همین 10 روز باقی مانده، اثر مرکب نتیجۀ خودش را نشان میدهد.
در روز سیام من بیشتر از 5 میلیون دلار پول دارم و روز بعد که آخرین روز است، پول من به چیزی حدود 11 میلیون دلار رسیده است! این همان چیزی است که من، از آن بهعنوان اثر مرکب یاد میکنم!
مداومت؛ رمز موفقیت و رمز شکست است!
اغلب مباحث کتاب اثر مرکب پیرامون “مداومت در کار” میگردد. البته به این صورت نیست که تصور کنید دارن هاردی 200 صفحه کتاب نوشته و در هر صفحه بارها تکرار میکند که:((مداومت خوب است، مداومت خوب است، مداومت خوب است…)) هرگز چنین نیست، بلکه او برای اینکه بتواند این مداومت و اهمیت آن را به شما القا کند، در آغاز مثالهایی را طرح میکند و پس از اینکه شما متوجه اهمیت آن شدید، آموزش میدهد که اکنون چگونه برای گرفتن تصمیمهایی با مداومت کافی تلاش کنید.
میتوانیم بگوییم اگر کتاب اثر مرکب را مطالعه کنید و البته تمرینهای آن را که در پایان هر فصل به شما دیکته میشود انجام دهید، به فردی تبدیل خواهید شد که اگر امروز تصمیم بگیرد برای تسلط به زبان انگلیسی، باید روزانه دو ساعت تمرین کند، حتما این کار را تا انتها پیش میبرد.
اما یک نکته: اثر مرکب تنها در مورد موفقیت به کمک عادتهای خوب نیست، چنان که در بالا هم یادآور شدیم، مداومت، رمز موفقیت و البته رمز “شکست” است! طبق همین فرمول، قسمتی از فصلهای ابتدایی کتاب تنها روی این بخش تمرکز میکند که عادتهای نامناسب خودتان را یافته و آنها را از زندگیتان دور کنید.
حتی عادتهای کوچکی مثل خوردن یک قاشق غذای اضافه، اعتیاد به قهوه و… در ادامه و برای تفهیم بهتر اهمیت عادتهای خوب و بد، دارن هاردی در کتاب اثر مرکب یک مثال از سه دوست با عادتهای متفاوت را بیان میکند:
مثال سه دوست در اثر مرکب
3 دوست را تصور کنید؛
- اسکات، (قهرمان داستان)
- برد،
- لری.
اینها سه دوست قدیمی هستند که در یک محله به دنیا آمده؛ درآمد برابر داشته و در شرایط مشابهی زندگی میکنند. زندگی آنها از امروز به این صورت است:
برد، قرار است با کمک ویدیوهای آموزش آشپزی که بهتازگی خریده، در خانه آشپزی کند. او دوست دارد کمی بیشتر از قبل خوش باشد. لری، تغییر خاصی در زندگی خود ایجاد نکرده و همان شرایط قبلی سرکار رفتن و ادامۀ زندگی عادی را در پیش میگیرد.
اما اسکات قرار است روزانه 125 کالری (نه 125 کیلو کالری) غذای کمتری مصرف کند؛ در روز حدود 2 کیلومتر پیاده روی کند و علاوه بر اینها 30 دقیقه مطالعۀ روزانه هم در دستور کار خود قرار میدهد.
5 ماه بعد به سراغ آنها میرویم: اسکات با همۀ این عادتهای خوب هنوز تغییر خاصی نکرده؛ برد خوشحال بهنظر میرسد و از اینکه به تفریح آشپزی در منزل مشغول است حس خوبی دارد. حتی خانوادهاش هم از این موضوع رضایت دارند. سرانجام، لری هم نه تنها تغییر خاصی نکرده، بلکه از اینکه اتفاق متفاوتی در زندگیاش مشاهده نمیکند، اندکی گلهمند نیز هست.
بار دوم بعد از 30 ماه به سراغ این سه دوست قدیمی میرویم. بیایید تفاوت زندگی آنها را بررسی کنیم:
لری: بهتازگی در کارش به مشکل خورده و احساس خستگی و روزمرگی میکند. همچنین در روابط خانوادگی هم موفقیت چندانی به دست نیاورده است و این موضوع برای اطرافیانش چندان خوشایند نیست. (این حالتی است که انسان ناتوان و کماراده شده باشد و نتواند تصمیم مثبتی در زندگیاش بگیرد).
برد: برد هنوز عادت آشپزی خود را دنبال میکند و به دلیل اینکه از انجام این فعالیت هیجانزده میشود، هر وعده، غذای بیشتری میخورد. این غذای بیشتر باعث میشود شبها با معدۀ پر به رختخواب رفته و نتواند خواب با کیفیتی را تجربه کند. فقدان یک خواب با کیفیت باعث کاهش انرژی او در زمان کار شده. سرانجام رئیس از کاهش کیفیت کار او ناراحت شده و او را مورد انتقاد قرار داده است.
این انتقادها، تنش و استرس زندگی او را بالا میبرند و استرس هم مثل همیشه کارش را خوب بلد است و او را مجبور به خوردن غذای بیشتر میکند. در نتیجۀ این مشکلات، کمی دچار تنش عصبی شده و بهدنبال یک مسکِن میگردد. این مسکن در منزل او قرار دارد؛ تلویزیون! او اکنون زمانی را که قبلا با همسرش به پیادهروی میرفت به مشاهدۀ تلویزیون صرف میکند. در نتیجه، هورمون “آندروژن” کمتری در بدنش ترشح شده و احساس خوشحالی کمتری دارد.
در ادامه، همسر برد تصور میکند که مقصر این مشکلات و سردی رابطه خود اوست و بهجای خانواده، برای رفع ناآرامی حاصل از این وضعیت، زمان بیشتری را با دوستان میگذراند. در نتیجه، برد نیز از این وضعیت ناراضی است و مثل یک فرد ناراضی دائما بقیه را مقصر وضعیت زندگی خودش میداند! (آیا این اوضاع برای شما آشنا نیست؟)
علاوه بر اینها از اینکه هیکل برد بههم ریخته و دیگر مانند قبل روی فرم نیست، بهشدت با کمبود اعتماد به نفس روبهرو شده و کیفیت زندگی پایینتری دارد.
اسکات: حدود 30 ماه از شروع عادتهای اسکات گذشته. در این مدت او به علت رعایت همان 125 کالری روزانه، بیش از 15 کیلو کاهش وزن پیدا کرده است. 125 کالری شاید اندازۀ یک قاشق غذا یا فنجان حبوباتِ کمتر باشد. علاوه بر این، پیادهروی و ورزش روزانه باعث شده هیکل بهتری پیدا کند و اعتمادبهنفسش را افزایش دهد.
ضمناً مطالعۀ بیشتر از 500 ساعت کتاب و بهکارگیری نکات مهم آنها، زندگی با کیفیت و بهتری را برای خود رقم زده و اطرافیانش از بودن در کنار او لذت میبرند و او هم از این شرایط، رضایت و خوشحالی فراوانی احساس میکند.
این صرفا یک مثال کوچک بود و مطمئنا اگر بخواهیم زندگی واقعی این افراد را مورد بررسی قرار دهیم، اسکات زندگی بهشدت شادتر و موفقتری را داشته و دوستان او هم دچار مشکلات بیشتری شدهاند. البته فراموش نکنید که این تغییرات صرفا مربوط به 30 ماه از زندگی آنان بود ادامه آن بیتردید نتایج به مراتب شگفتانگیزی به همراه خواهد داشت.
دقت کردید! تمامی موفقیتها و شکستهای بالا، صرفا نتیجۀ انتخابهای کوچک بود! لری نتیجۀ انتخاب نکردنش را میدید، برد نتیجۀ پرخوری و اسکات، نتیجۀ سه فعالیت کوچک را که رویهمرفته کمتر از یک ساعت از 24 ساعت او را به خود اختصاص میداد. البته باید یادمان باشد که پیامدهای منفی فراوانی را که برد و لری تجربه میکردند نتیجۀ “انتخاب نکردن” هم بود!
اثر مرکب در واقع میخواد قدرت عادات رو نشون بده و اینکه این عادات در گذر زمان چه نتایجی رو نصیبمون میکنه
تعیین زمان و استفاده از کرنومتر میتونه عالی باشه تا از زمان خودمون نهایت استفاده رو کنیم
اسم کتاب رو پیشتر شنیده بودم، ولی هیچ تصوری نداشتم توش چه خبره! تا اینکه فصل اول رو خوندم و دوزاریم افتاد داره از همون اثر مرکبی (قانون توانی) که تو وامها پدر آدم رو در میاره و باعث میشه افراد به اشتباه برن زیر قرض، استفاده میکنه.
مهم ترین چیزی که این کتاب بهم یاد داد اینه که نسبت به ثانیه های زندگیم صدردصد مسئولم
واقعا مبحث اثر مرکب خیلی اثربخشه. دستاوردهای زندگیم چند برابر شده
اثر مرکب باعث شده که کارایی م در زندگی چند برابر بشه
اثر مرکب بهم یاد داد که یه شبه نمیشه به اهدافم برسم. باید قدر ثانیه ها و تلاش های و عادتهای کوچک رو بدونم
در یک کلام اثر مرکب یعنی عادات ما زندگی ما رو میسازه