تکرار و بازگویی در سخنرانی: اولین بار هرگز کافی نیست!
زندگی پیرامون ما معمولا میدان مسائل تکراری و خستهکنندهای هستند که از بارها شنیدن آن بیزار هستیم. اصلا تکرار و تاکید گویی نگرانی و واهمه تزریق میکند و همچون کوبیدن میخ، ذهن را تحت فشار قرار میدهد. احتمالا شما هم در زندگی تحت تاثیر این تکرارها قرار گرفتهاید و از بازگویی مطالب بیزار هستید. شاید تنها یک موقعیت وجود داشته باشد که تکرار و تکرار در آن پسندیده است. و آن موقعیت سخنرانی است؛ چرا که بر اساس تجربه، اولین بار در سخنرانی هرگز کافی نیست و تکرار و بازگویی در سخنرانی برای تفهیم بهتر مطالب امری ضروری است.
به عنوان یک سخنران، بخشی از فن بیان ایجاب میکند که مطالب سخنرانی را با تکرار و بازگویی به مخاطبان خود انتقال دهید. هر چند که اغلب سخنرانان این اصل را میدانند اما به دلایل مختلفی از عمل به آن طفره میروند. در حالی که دلایل بسیاری وجود دارد تا سخنرانان به این اصل عمل کرده و از این راه تعامل و مشارکت بیشتری از سوی مخاطبان خود به دست آورند.
دانشگاه زندگی این بار با رویکردی متفاوت به بررسی اصول و مهارتهای سخنرانی میپردازد. تا پایان این مطلب هم همراه ما باشید.
تکرار و بازگویی در سخنرانی: اولین بار هرگز کافی نیست!
دلایل زیادی وجود دارد برای این که به بازگویی متن سخنرانی و تاکید روی مفاهیم مختلف از طریق تکرار آنها بپردازیم:
یادگیری در لحظه با تکرار میسر میشود
تکرار و بازگویی در سخنرانی باعث میشود در همان لحظه مطالب را پردازش کند. وقتی که یک مفهوم برای اولین بار تکرار میشود نیاز به پردازش ذهنی دارد. در صورتی که مرور و عبور سریع از آن، فرصت مرور و پردازش را از مخاطب میگیرد. بنابراین سخنران میتواند با تکرار و بازگویی این فرصت را مجددا به مخاطب خود برگرداند و امکان یادگیری در لحظه را فراهم آورد.
میزان توجه و علاقمندی به بخشهای مختلف مشخص میشود
با تکرار و بازگویی در سخنرانی معمولا مشخص میشود که هر یک از مخاطبان چه رویکردی نسبت به گفتههای شما داشتهاند. همین که مخاطب روی موضوع زوم میکند، متمرکز میشود و به سوال کردن میپردازد نشانههایی از درگیری او با بحث، تعامل و به چالش کشیده شدن بحث است.
شکل موثر کلمات را کشف خواهید کرد
هر واژه تاثیر خاص خود را دارد. واژگان معادل و مشابه با هم در صورتی که در موقعیتی خاص و در عبارات مشخص از قبل و با برنامهریزی ادا شوند میتوانند شگفتی آفرینند؛ و این موضوع در قالب تکرار و بازگویی در سخنرانی مشخص میشود. چرا که سخنرانی اتفاقی مشترک بین سخنران و مخاطبان است و هر لحظه میتوان از روی چهره، زبان بدن و حالات مخاطبان، احساساتشان را نسبت به یک کلمه یا عبارت پیشگویی کرد.
رهیافت سخنرانی از همان ابتدا مشخص خواهد شد
با تکرار و بازگویی نه فقط روی مخاطبان، بلکه روی خودتان و تمرکزی که باید روی هر بخش باشد تاثیر میگذارد. وقتی که به تکرار یک مفهوم میپردازید آن قدر روی موضوع تسلط مییابید که میتوانید به بخشهای دیگر نظیر برقراری تعامل و شرکت دادن مخاطبان در سخنرانی بپردازید.
چرا از تکرار و بازگویی در سخنرانی هراس داریم؟
با وجود تمام این مزایا و فوایدی که مستقیم و غیرمستقیم سخنرانی را تحت تاثیر قرار میدهند فکر میکنید چرا سخنران از این تکرار اجتناب میکند؟
برخی از عواملی که طبق تجربه حرفهای در این سالها با آنها رو به رو شدیم عبارتند از:
ترس از این که مطالب بوی کهنگی بگیرند
شاید مهمترین دیدگاهی که در این زمینه وجود داشت همین ترس از کهنه شدن مطالب برای مخاطبان در صورت تکرار است. به همین دلیل سخنران فکر میکند که باید به دنبال مطالب تازه، جذاب و متفاوت باشد واگرنه این کهنگی و تکراری بودن مطلب، شور و انرژی را از سخنرانی میگیرد. شاید از نگاه سخنران این کار در واقع خدمتی به مخاطب باشد اما در واقع سخنران با این کار ناخودآگاه خودخواه شده است!
اغلب سخنرانان حرفهای با تجربه اعتقاد دارند که یک موضوع مهم و کلیدی باید بارها و بارها به اشکال مختلف گفته شود. احتمالا با این دیدگاه قانع شوید که قرار نیست هر لحظه از سخنرانی، شکافی تازه متولد شود و شما مخاطب را به دنیایی تازهتر وارد کنید!
ترس از به روز نبودن و قدیمی شدن اطلاعات
تکرار و بازگویی در سخنرانی نگرانی دیگری برای سخنران به دنبال دارد و آن به دلواپسی برای به روز نبودن و قدیمی شدن مطالب مربوط میشود. در حالی که به عقیده بسیاری از منتقدین، یک سخنران قرار نیست همیشه با آخرین اطلاعات به روز باشد و همیشه کاملا به روز صحبت کند!
در صورتی که شما سخنران به روزی هستید و دائما با مطالب و موضوعات به روز و تازه سر و کار دارید پس احتمالا به صورت مداوم با این ترس و نگرانیهای دیگری رو به رو هستید که مثلا جریان سخنرانی طی مطرح کردن این موضوع چه طور خواهد بود؟ بازخورد مخاطبان نسبت به این موضوع چیست؟ با توجه به تازگی موضوع اطمینان 100 درصدی روی اطلاعات موجود وجود دارد یا نه؟
باید بپذیریم که ما با همین تکرارها است که کم کم به سخنران حرفهای تبدیل میشویم و خیلی از اوقات هم این مطالبی را تکرار میکنیم که بارها و بارها در زمان گذشته در سخنرانیهای دیگر بیان کرده بودیم!