4 گام تا شناخت اختلالات اضطرابی در زندگی روزمره
این که دلتان بابت حادثهای محتمل که ممکن است مخاطراتی به دنبال داشته باشد شور بزند، این که بابت امتحان روز آینده که احتمالا عدم کسب نمره قابل قبول در آن عواقب ناگواری برای شما دارد نگران باشید و یا این که چشمانتظار رسیدن فردی هستید و دیر رسیدن او شما را سردرگم و آشفته کند حوادثی هستند طبیعی که برای هر فردی ممکن است رخ دهد. اما گاهی حالاتی متفاوت ممکن است افراد را به خود درگیر کند که ناشی از اضطراب بیهوده و بیش از حد بابت حوادثی باشد که اتفاقا برای افراد عادی یا باعث دلشوره نمیشود و یا اگر باعث این حالت شود، چنین واکنشی را در آنها ایجاد نمیکند. این حالت از دیدگاه روانشناسی به عنوان اختلالات اضطرابی در نظر گرفته میشود و فردی که دچار این اختلال است در واقع دچار نوعی ترس شدید یا فوبیا نسبت به وقایع یا رویدادهای روزمره خود میباشد.
همه ما تجربه سخنرانی در حضور جمع را داریم و استرس آن را تجربه کردهایم؛ اما این استرس باعث شده تا با آمادگی بیشتری سر صحنه حاضر شویم. یا رانندگی در ترافیک سنگین و سرسامآور خیابانها خصوصا در شهرهای بزرگ میتواند به خودی خود نوعی استرس یا اضطراب باشد؛ اما این اضطراب مانع از عملکرد راننده نمیشود و در عوض او را برای مقابله با حوادث احتمالی آماده میکند تا حواس خود را با دقت بیشتری جمع کند.
در آموزش دیگر دانشگاه زندگی سعی داریم به موضوع اختلالات اضطرابی با رویکردی متقاوت، ساده و قابل فهم بپردازیم.
4 گام تا رهایی از دام اختلالات اضطرابی در زندگی روزمره
به طور کلی اختلالات اضطرابی نه تنها در ایالات متحده بلکه در تمام دنیا و از جمله ایران جز بیشترین نگرانیهای دولتها در ارتباط با سلامت فرد به فرد در جوامع میباشد. برآورد شده است که حدود 18 درصد از افراد بالغ در آمریکا ( نزدیک به 40 میلیون نفر) به نحوی با اختلالات اضطرابی درگیر هستند. ضمنا 8 درصد از کودکان و افراد غیربالغ نیز در معرض خطر هستند و پیشبینی میشود این اختلالات بیشتر افراد زیر 21 سال به زودی درگیر خود کند.
اختلالات اضطرابی ؛ از زمینهها تا بروز
اگر این روزها میشنوید که همه به دنبال تکنیکهای کاهش اضطراب در محیط کار یا تحصیل هستند و به طور کلی سعی دارند این استرس را به نحوی از خود دور کنند تعجب نکنید. اگر شما درگیر این اختلال نیستید هزاران نفر دیگر هستند که ممکن است درجاتی از این استرس را در زندگی خود تجربه کنند.
اختلالات اضطرابی یک بیماری با علائم مشخص نیست؛ بلکه مجموعهای از نشانگان است که بر حسب کم و کیفی که دارد میتواند به اشکال مختلف در افرادی با روحیات و وضعیت روانی مختلف بروز یابد. با این حال تمام اختلالات یک مشخصه مشترک دارند: اصرار و لجاجت به همراه ترس بیش از حد از اموری که تا این حد دلهرهآور نیستند!
علائم ابتدایی فیزیکی و روانی در بروز اختلال اضطرابی
این اختلال با اولین زمینههای روانی یعنی احساس ترس و وحشت بروز مییابد. فرد در مراحل ابتدایی حس تنش و پرش دارد و مدام از یک سمت به سمت دیگر در حرکت است. اگر افراد مضطرب را به طور معمولی دیده باشید حتما میدانید که بیخواب میشوند و یا بدخوابی پیش از واقعه آنها را آزار میدهد؛ اما در اختلال اضطرابی این علامت با حالت تحریکپذیری خیلی شدیدی ایجاد میشود و اصلا قابل پیشبینی نیست.
در مراحل نهایی بدترین حالت یعنی پیشبینی خطر و نشانههای آن در کنار بدترین عواقب آن رخ میدهد.
در بحث نشانههای فیزیکی چندان علائمی به صورت کلی و همهگیر نمیبینیم. ای بسا بهتر باشد تشخیص علائم فیزیکی اختلال اضطرابی را به روانپزشک و نه روانشناس بسپارید تا بتوانید درمان بهتری را پیش بگیرید.
قطعا در زمانی که بدن در تنش ناشی از استرس و افزایش حجم ناگهانی هورمونهای مرتبط با هیجان و اضطراب قرار میگیرد واکنشهایی از جمله سردرد، افزایش تنفس، افزایش ضربان قلب، بیاشتهایی و …را نشان میدهد. این تنشها می توانند ناشی از جدایی، طلاق، خیانت همسر، مرگ یکی از عزیزان و… باشد.
تیپ اختلال اضطرابی خود را بشناسید
بر حسب علائمی که در این اختلال مشاهده میشود بیماران را به چهار سطح عمومی، اختلال اجتماعی، اختلال ترس و وحشت و در نهایت فوبیا یا ترس بیش از حد تقسیم میکنند.
اختلالات اضطرابی عمومی و رایج
این سطح، از سطوح ابتدایی و اولیه ترس است که معمولا در زندگی روزمره افراد و به دنبال هیجان افراطی بابت هر رخداد طبیعی و غیرطبیعی رخ میدهد. علائم سردرد ناشی از فشار فکری بیش از حد در این افراد کاملا طبیعی است. مشکلی که در اختلالات اضطراب سطح اول برای افراد وجود دارد خستگی مفرط و عدم تمرکز روی کارهای روزمره است. میدانیم که استرس افراد شاغل در بیرون از خانه طبیعی است.
اختلالات اضطرابی اجتماعی
علاوه بر حس کمرویی و خجالت کشیدن افراد بابت حضور در موقعیتهای اجتماعی، ترس از برقراری ارتباط اجتماعی یکی از نشانههای سطح دوم این اختلالات است و به ما این هشدار را میدهد که بیماری پیشرفت کرده است.
این حالت معمولا باعث القای حس حقارت به افراد میشود؛ چون ترس از تعامل اجتماعی باعث میشود تا دقیقا نداند چه بگویند و به خوبی مفاهیم را انتقال کنند. این افراد را نباید با زور و اجبار وارد گفتگو و بحثهای اجتماعی کرد.
اختلالات اضطرابی ناشی از ترس
این حالت به طور اشتباه با حملات قلبی اشتباه گرفته میشود؛ اما حقیقت در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی ناشی از ترس چیز دیگری میباشد که معمولا علائم آن با حمله قلبی مشابه است.
ترسی که این افراد را درگیر خود میکند همانند زنگ خطری است که پیوسته آژیر میزند و حس وحشت را به افراد القا میکند. درد سینه و سرگیجه از علائم معمول بین این افراد هستند. فروماندگی ناشی از این حملات باعث میشود تا افراد همواره در تلاش بابت ایزولاسیون یا انزوای اجتماعی جهت جلوگیری از آسیب جسمی باشند.
اختلالات اضطرابی فوبیا
همه ما سعی داریم از افراد، اماکن و موقعیتهایی که باعث ترس ما شوند دوری کنیم؛ چون این حالت باعث ناراحتی روحی و روانی ما میشود. در افراد مبتلا به فوبیا این حالت تشدید میشود و واکنشهای فردی که فوبیا دارد چندین برابر شدیدتر از فرد نرمال رخ میدهد. یکی از شایعترین فوبیا در افراد، اختلالات اضطرابی ناشی از جدایی است که در میان خردسالان رواج زیادی دارد و باعث نگرانی مادر میشود.